انگشتش که به صفحه گوشی خورد عکس به حالت اولش برگشت و من چشمانم را روی هم فشردم، صدای خنده آهسته اش را شنیدم و گفتم: بهت گفتم پیدا کردن زن صیغه مناسبی نیست و بعد گوشی ر ا از دستش گرفتم و او به محتویات تابه رب گوجه زد و گفت: برای چی این عکسو تو گوشیت نگه داشتی؟
دوباره به صورت خندان بابا نگاه کردم و گفتم: چون خاطره خوبی رو به یادم میاره به سمتم چرخید و با لحنی کامال جدی گفت: تو حتی نمی خواستی من تو رو با اون لباس ببینم بعد فکر اینو نکردی اگه گوشیت گم بشه یا دزدیده بشه تکلیف اون صیغه یابی و همسریابی چیه ؟ حق با چگونه زن صیغه رایگان پیدا کنیم؟ بود من هیچ دلم نمی خواست غر یبه ای چنین عکسی از من ببیند چه رسد به بقیه ماجرا.. . یافتن همسر صیغه ای توی سفر بارسلون یک شناخت نسبی از من پیدا کرده بود می دانست که برایم خوشایند نیست عکس را پاک کردم و گفتم: پاکش کردم با حیرت نگاهم کرد پاک کردی ؟
لبخند خبیثی زدم و گفتم: کپی شو توی لب تاپم دارم نفسی از سر آسودگی کشید و ماکارونی های خشک را توی قابلمه ای که آبش جوش امده بود ریخت اصال چه معنی میده تو با اون وضع توی استخر عکس بگیری ؟ ابتدا فکر کردم شوخ ی میکند اما وقت ی به سمتم چرخید صورتش جدی بود با اندک ی اخم سرم را پایین انداختم و گفتم: من هیچ وقت عادت به گرفتین پیدا کردن زن صیغه ندارم...
یافتن همسر صیغه ای گفت اگر با هم عکس بگیریم هیچ کس نمی فهمه
اونروز یافتن همسر صیغه ای گفت اگر با هم عکس بگیریم هیچ کس نمی فهمه من باباتم بابا صیغه یابی و همسریابی گرفت اما خوب می دونست من هیچ زمانی اون عکس توی صفحه ام نمیذارم، فقط می خواست سر سنش با من کل ببندازه همین سرم را که چگونه زن صیغه رایگان پیدا کنیم؟ بردم دستش را جلو دهانش گرفته بود و می خندید، من هم که از آن خاطره خنده ام گرفته بود خندیدم و با بدجنسی گفتم: ولی من و بابا فاصله سنی مون دوازده سال نبود بیشتر بود! ایندفعه خنده اش را رها کرد و گفت: تا کی می خوای تیکه شو به من بپرونی؟ فاصله سنی مان زیاد نبود این را خودم هم می دانستم اما می خواستم کمی سر به سرش بگذارم، دست به سینه شدم لبانم را جلو دادم و گفتم: تا وقت ی که تو منو بچه فرض نکنی و یکی دیگه که همسن خودت هست رو پدربزرگ!
انگشت اشاره اش را به طرفم تکان داد و گفت: اسم اونو دیگه نیار یاد اون شب می افتم بعد من میدونم و تو چشمانم را درشت کردم و او گفت: چشماتم اینجوری نکن زشت میشی چشمانم از آن که بود درشت تر شد و او با خنده بدجنسش به کارهایش پرداخت و پیدا کردن زن صیغه ماکارون ی را دم انداخت از یخچال ظرف میوه را برداشت و با هم به سالن رفتیم کنارم روی مبل نشست و برایم میوه توی بشقاب گذاشت و به دستم داد هسته زرآلو را جدا کردم به دهان گذاشتم و وقتی سرم ر ا برگرداندم دیگر خبری از ظرف های غذا و لباسهای روی کاناپه نبود، نمیدانم چه موقع ان ها را سر به نیست کرده بود که من ندیدم! صفحه موبایلم خاموش روشن شد، پیدا کردن زن صیغه بود به یافتن همسر صیغه ای اشاره زدم و تماس را وصل کردم و نمیدانم چرا گذاشتم روی اسپیکر سالم سالم به روی ماهت خوبی ؟ من خوبم شما خوبین ؟ خوش میگذره بهتون ؟ آره چگونه زن صیغه رایگان پیدا کنیم؟ هوا عالیه جات خالی بعد هم صدای زانیار آمد