ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل مینو
مینو
53 ساله از تهران
تصویر پروفایل کبری خانم
کبری خانم
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیر
امیر
61 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیر حسام
امیر حسام
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل مصطفی
مصطفی
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل احمد
احمد
33 ساله از آستانه اشرفیه
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
43 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل محسن
محسن
48 ساله از قزوین
تصویر پروفایل نازنین
نازنین
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل احمد
احمد
48 ساله از اراک

همسرگزینی بهترین همسر چند عضو دارد؟

همسرگزيني بهترين همسر من اشتباه کردم... اشتباهم بزرگ بود بازم حق باتواه یادت نره همون اندازه ای که تو منو ندیدی من تو این شهر درندشت دنبالت گشتم

همسرگزینی بهترین همسر چند عضو دارد؟ - همسرگزینی


آدرس همسرگزینی بهترین همسر

دوست داشتم بازم لبخندشو ببینم چرا دیدم خوب ولی اون آخرا یه نفر باهات خوب مچ شدآ. دست از پوست کندن برداشت و باتعجب گفت. نگو که میخوای کمکم کنی. با لبخند گفتم: میگم که میخوام کمکت کنم. نتونست ذوق خودشو کنترل کنه. با لبخند گفت وای همسرگزینی بهترین همسر مرسی... از حرفم تعجب کردوابرواشو داد باالا خواهش میشه عشقم. زیر لب یه چیزی.گفت شروع کرد به پوست کندن میوه. اما اخماش تو هم بود داشت کلافه میکرد. گوشیمو بر داشتمو شروع کردم به خالی کرد عصبانیتم رو گوشیم.

ورود به سایت همسرگزینی بهترین همسر بیا اینو بگیر بخور. 

ورود به سایت همسرگزینی بهترین همسر بیا اینو بگیر بخور. نگاهی به دستش کردم که پرتغالارو پوست کنده بود. از دستش ناراحت بودم. نمیخوارم.اندازه کافی حرصی خوردم. همسرگزینی بهترین همسر بیا اینو بگیر بخور. نگاهی به دستش کردم که پرتغالارو پوست کنده بود. از دستش ناراحت بودم. نمیخوارم.اندازه کافی حرصی خوردم. دوباره زیر لب یه چیزی گفت....

دیگه اعصاب واسم نمونده بود....داشت پامیشد بره منم پاشدن وبا صدای بلند داد زدم. ... وقتی دارم حرف میزنم بتمرگ... با ترس زل زدو نشست بازم داد زدم از خودمم عصبی بودم با مشت زدم رو میز عسلی صدای خورد شدن شیشه باعث شد.همسرگزینی بهترین همسریابی پاشو جم کنه تو شکمشو اشکاش جاری شه دستی تو صورتم کشیدم اشکای چشم همسرگزيني بهترين همسر حولم کرده بود داد زدم.خودمم بغض کرده بودم تو آنایی...چته چرا اینطوری شدی... داری بد تا میکنی آنا خیلی بد...یادت نره سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید همون آدم اخموی مغرور خودخواه بودم..

همسرگزيني بهترين همسر من اشتباه کردم

همسرگزيني بهترين همسر من اشتباه کردم... اشتباهم بزرگ بود بازم حق باتواه یادت نره همون اندازه ای که تو منو ندیدی من تو این شهر درندشت دنبالت گشتم سایت همسرگزینی بهترین همسر که همه چیزو واست گفت.واسه خودم متاسفم فکر میکردم تو همون آنای خودمی... غافل بودم از اینکه آدما عوض میشن و تو از این قانون مستثنا نیستی...میدونی اِنصاف نبودکه تواین شهرِ دَرَندَشت انقدر دنبالت بگردم مثل پیداکردن سوزن تو انبار کاه بود.

بعد تو بی معرفت. بدونی سایت همسرگزینی بهترین همسر دنبالت میکردم و خودتو نشونم ندی.. انگار تو این مدتی که از هم دور بودیم هر دومون عوض شدیم. نمیدونم چی دیدی یا چی شنیدی اما من همون همسرگزینی بهترین همسر که از پیشت رفتم اما نه یه. ..یه تغییر کردم بیشتر از قبل خاطرتو خواستم ومیخوام....ولی سایت همسرگزینی بهترین همسر جدید کسی نیستم که بخوام تورو عذاب بدم.... دادزدم ....بگو همسرگزینی بهترین همسر نمیخوامت بگوو....

لعنتی دیگه منو به چشم نمیبینی همسرگزيني بهترين همسر میترسم از هامون. ...از تقدیر میترسم...از بلاتکلیفی.نمیفهممت همسرگزيني بهترين همسر... منم از تو عکس دیدم اما میفهمییی. وقتی سایت همسرگزینی بهترین همسر گفت تو همیشه به یادم بودی وقتی گفت هیچ کاری نکردی وقتی از تو حرف زد آنی دلم آروم گرفت. میدونی چرا چون عاشق بودم و دنبال دلیل واسه داشتن عشقم. اون آنایی که الهه ی مهربونی بود.با مهربونیش دلمو آروم کرد دلمو از دوست داشتن یه آشغال مث زیبابی نیاز کرد. توکل دنیا یه نفر دل خوشیم بود.... اونم آنای مهربون بود که بی دریغ وبی توقع دوستم داشت....

مطالب مشابه