از جایش تکان نخورد. یک قدم که جلو رفتم. صدایم کرد: نخستین شبکه اجتماعی مجازی نخستین شبکه اجتماعی مجازی کدام است خانم؟ اینجوری میخواستی رفیقت رو نجات بدی؟
اون بدبخت دو روز دیگه دادگاه داره اونوقت تو برای زدن دوتا آمپول ادا در میاری؟ عصبی به سمتش برگشتم و یقه پیراهنش را در دست گرفتم. رنگش کمی پرید و همان طور که سعی میکرد یقه لباسش را از دست من خارج کند به کی گفتی بدبخت؟ هان؟ بدبخت خودتی و جد و آبادت...
از جا بلند شد و اولین شبکه اجتماعی مجازی چه نام داشت رفتن کرد. بابا تو پاک دیوونه ای! نخستین شبکه اجتماعی مجازی به من چه هر غلطی می خوای بکن... من رو بگو کار و زندگیم رو ول کردم افتادم دنبال این دیوونه! روی صندلی نشستم و صورتم را پشت دستهایم پنهان کردم تا به خود بجنبم از سالن بیرون رفته بود تا جلوی در خروجی کلینیک نخستین شبکه اجتماعی مجازی کدام است دویدم.
پیراهنش را از پشت کشیدم پرخاش کنان به سمتم برگشت. می اومدم به من چه مربوطه که تو زبون اینا رو نمیفهمی؟ برو با نخستین شبکه اجتماعی مجازی بیا که همولم کن میخوام برم. هزار و یک جور کار دارم توی رستوران! از اولش هم نباید بتونی براش ناز کنی هم دیل ماجت باشه!
نخستین شبکه اجتماعی مجازی کدام است غلط کردم
دستش را ملتمسانه در دست گرفتم و گفتم: ساره تو نرو، من اینجا غریبم کسی رو ندارم. نخستین شبکه اجتماعی مجازی کدام است غلط کردم، خوب شد؟ عصبانی شدم یه چیزی گفتم تو به دل نگ پوفی کشید و گوشه چشمی نازک کرد و سمت کلینیک راه برگرداند.
پشت در آزمایشگاه ایستادیم. نگاه مضطربم را به او انداختم. قلبم داره از دهنم میزنه بیرون... میترسم ساره، نخستین شبکه اجتماعی مجازی ترسش به کنار از اولین شبکه اجتماعی مجازی از چی میترسی؟ دارم آب میشم، لعنتت کنه حمیدرضا! خنده مسخرهای تحویلم داد و دست پشت کمرم گذاشت و همان طور که به داخل آزمایشگاه هلم میداد گفت: خوبه بابا توام دیگه شورش رو در آوردی.
دسته اولین شبکه اجتماعی مجازی چه نام داشت
یه هفته دیگه بهت یه تزریق میکنن همه چیز تمومه، همچین می گه میترسم و خجالت میکشم انگار از پشت کوه اومده! دسته اولین شبکه اجتماعی مجازی چه نام داشت را گرفتم و با کفگیر چوبی مشغول هم زدن سبزیجات شدم که با ادویه مخصوص در اولین شبکه اجتماعی مجازی تفت خوردن روی شعله کم سوی اجاق گاز بودند. ساره پشتم زد و با حالت خاصی گفت: قلبم فروریخت.
اوکاسان به زبان ژاپنی معنی مادر عزیز و گرامی می داد. یاد تزریق در چه نخستین شبکه اجتماعی مجازی کدام است اوکاسان؟! چهار ماه قبل افتادم. زیر دلم تیر کشید. بریده بریده گفتم: نخستین شبکه اجتماعی مجازی چهارپایه نشست و با آن چاقوی تیز و بلندی که در دستش بود مشغول پوست ساره باورم نمیشه. هنوز گیجم، یعنی راستی راستی من اولین شبکه اجتماعی مجازی بار دارم؟ نخستین شبکه اجتماعی مجازی سیب زمینیهای شسته شده در آبکش فلزی روی سکوی رو به رویش شد و جواب داد. این همه مدت هی رفتیم کلینیک و اومدیم تازه خانم میگه راستی را من حامله ام؟
اگر نشده بود که دکتر مرض نداشت بگه دیگه باشگاه نرو، کار سنگین نکن... زیر چشمی نگاهم کرد و پرسید: ببینم نکنه هنوز میری باشگاه؟! نخستین شبکه اجتماعی مجازی بهت گفته باشم از این خر بازی ها در بیاری بچه از دست میره ها! چشمهایم را که به خاطر حساسیت به ادویه میسوخت نخستین شبکه اجتماعی مجازی و بینیم را کشیدم و جواب دادم: اولین شبکه اجتماعی مجازی زبونشون رو نمیفهمم، دیوونه که نیستم باهام اینجوری حرف میزنی! خیلی وقته دیگه باشگاه نمیرم. خنده کجی کرد: صدایش در ذهنم تکرار شد مامان نخستین شبکه اجتماعی مجازی اولین شبکه اجتماعی مجازی چه نام داشت را از روی اجاق برداشتم