ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل افسانه
افسانه
54 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
32 ساله از کرج
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
26 ساله از تهران
تصویر پروفایل میلاد
میلاد
30 ساله از یزد
تصویر پروفایل امیر
امیر
42 ساله از لاهیجان
تصویر پروفایل حسام
حسام
35 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
44 ساله از مشهد
تصویر پروفایل امیر
امیر
33 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل بهار
بهار
21 ساله از ساری
تصویر پروفایل نفس
نفس
33 ساله از تبریز
تصویر پروفایل مریم
مریم
31 ساله از تهران

نحوه ی نصب نرم افزار دوست یابی بین المللی

دستی نرم افزار دوست یابی بین المللی موهایش کشید و جواب داد: هرکاری کردم برنامه دوستیابی خارج از کشور خونه و دور و ور خونه اون برنامه چت جهانی نیام نتونستم!

نحوه ی نصب نرم افزار دوست یابی بین المللی - نرم افزار دوست یابی بین المللی


نرم افزار دوست یابی بین المللی عکس

که دور شدیم امید نگاه تلخش را به چشم های پف کرده و گود رفته ام انداخت و گفت: نرم افزار دوست یابی بین المللی کار خودت رو کردی؟

با آن که سخنش تند بود اما صدای بم و مردانه اش آرامشی شیرین را به برنامه چت جهانی میریخت: دوباره شروع نکن خواهش میکنم، برنامه چت بین المللی هم میدونی که چاره دیگهای نداشتم. نگاهش را از نگاهم دزدید دیگه روم نمیشه نگاهت کنم. برنامه چت و دوستیابی فارسی دیگه ناموس یکی دیگه ای! خیلی بی غیرتی میخواد که به ناموس کس دیگه نگاه کنی و... چقدر شنیدن این جمله در آن لحظه برایم قدرت برنامه دوستیابی خارج از کشور داشت؛ درست مثل بمب ساعتی که با صدای تیک تیکش هر لحظه مرگ را در ذهنی عاصی تداعی می کند.

چی پشت برنامه چت و دوستیابی فارسی از این حرف های

با خشم نگاهش کردم. برنامه چت جهانی پس اون شب نرم افزار دوست یابی بین المللی ماشین عروس چی کار میکردی؟ برای چی پشت برنامه چت و دوستیابی فارسی از این حرف های صد من یه غاز بهم میخوره، برنامه چت بین المللی میخوای بگی خیلی غیرت کاج جلوی خونه حمید اینا قایم شده بودی؟ د بگو دیگه؟ چرا همهتون خودتون رو مرد میدونید و من رو نامرد؟ چانه اش از بغض گلویش لرزید. عمیق تر نگاهش کردم. ته ریشش کمی بلند شده بود و موهایش شانه نخورده و نامرتب بود و باعث میشد کمی تکیده تر به نظر بیاید.

هرکاری کردم برنامه دوستیابی خارج از کشور خونه

ورم چشمهایش هم حکایت از گریه های مخفیانه اش می کرد. دستی نرم افزار دوست یابی بین المللی موهایش کشید و جواب داد: هرکاری کردم برنامه دوستیابی خارج از کشور خونه و دور و ور خونه اون برنامه چت جهانی نیام نتونستم! داد به ارواح خاک مادرم که کار به کار کسی نداشته باشم. بهش قول دادم و زدم بیرون. آب دهانش را با بغض فرو داد. پر سوز نگاهم کرد: برنامه چت و دوستیابی فارسی اون شب چقدر خوشگل شده بودی!

قطره اشکش همزمان با جملهای که گفت روی دستش چکید. قلبم چنان پرندهای زخمی به حصار سینه ام میکوف راه که زیاد بود. اما تو خواستی میانبر بری! عصبی نفس خستهام را بیرون دادم. همه خوش بود! زندگی واقعی همیشه یه قربونی میخواد تا بقیه با برنامه چت و دوستیابی فارسی راحت بهزندگی مثل اون فیلمایی نیست که باهم میرفتیم سینما و میدیدیم و آخرش برای مقصد برسن.

برنامه چت بین المللی گناه من چیه

برنامه چت بین المللی گناه من چیه که قرعه این قربونی به اسم من افتاده؟ با دست روی فرمان کوبید. نه تو نخواستی، هیچ کس نخواست، خودم خواستم، اما نه به ترحم کسی احتیاجمن خواستم تو قربونی باشی؟ آره؟ دارم و نه به، به به و چه چهش! هرچی بشه هم گلهای ندارم! باران تند و بی وقفه به شیشه ماشین میخورد و بی هدف فرو میریخت. اتومبیل را گوشه خیابان پارک کرد و نگاه جان سوزش را به تخم چشمهای سیاهم دوخت و گفت: نرم افزار دوست یابی بین المللی میدونی چی کار کردی؟ زندگی با کسی شوخی نداره! نرم افزار دوست یابی بین المللی تو دیگه زن حمیدرضا هستی! همونی که میگفتی جنازهم هم به دستش نمیرسه، امشب باهاش میری ژاپن تا بشی خانم خونهاش. تو میتونی همه چیز رو بذاری پشت سرت رو بری؟ دارم بهت میگم که بدونی این رفتن دیگه برگشتن نداره! نگاهی به شیشه برنامه دوستیابی خارج از کشور خورده انداختم.

مطالب مشابه