
هر چقدر که می تونستم آروم دست هام رو حرکت میدادم تا بافت موهاش به آخر نرسه... اما هنوز سیر نشده بود دست هام که رسیدم به آخر.. . ته موهاش رو دادم دستش و اون با همون تیکه سیمی که برای اولین بار بسته بودم موهاش رو بست! یعنی تا الان رستوران شیراز تورنتو تلفن نداشته؟! چرا این همه رفتیم بیرون کش مو نخریدی ؟ هر بار یادم رفت برات می گیرم فردا مرسی مهربون لپم رو کشید و از کنارم بلند شد و خودش رو ولو کرد رو کاناپه.. .
کاش می شد به شونه ی من تکیه میداد تا اون رستوران شیراز تورنتو چشمم رو ازش گرفتم و گفتم: زمزمه وار جواب داد: نه انگار رستوران شیراز تورنتو تلفن منو از یاد بردن فرزاد بیاد چی می خوای جوابش رو بدی؟ نمیدونم بیخیال دوتا دیزی سفارش بدم؟ بعد از شام و فیلم نگاه کردن از هم جدا شدیم برای خوابیدن.. . رو تخت دراز کشیدم و به این فکر می کردم فردا براش هزارتا مدل کش مو بخرم..
رستوران شیراز در تورنتو روز بعد تو راه رسیدن
رستوران شیراز در تورنتو روز بعد تو راه رسیدن به خونه هر مغازه ای که می شد رفتم و هر کش مو گیره سری که خوشم میومد رو می خریدم.. . و در آخر وقتی رسیدم دم خونه، متوجه شدم یه کاور خیلی بزرگ رستوران شیراز تورنتو تلفن!
وقتی دادم بهش نگفتم که همه این ها رو دونه به دونه انتخاب کردم؛ فقط گفتم که هر چی دستم اومد برداشتم تا شاید تو از چندتاش خوشت بیاد.. . هر لحظه که می رفت ذره ذره قلب من هم از وجودم جدا می شد و انگار لای موهای رستوران شیراز در تورنتو خودشون رو جا می کردن.. . و حتی رفتارهای دنیا هم خیلی فرق کرده بود با اول ها! بیشتر باهام حرف میزد.. . رستوران شیراز تورنتو کنارم می موند.. .
برنامه هاي رستوران شيراز تورنتو تو اتاق کارم نشسته بودم
و بیشتر از قبل دیوونم می کرد برنامه هاي رستوران شيراز تورنتو تو اتاق کارم نشسته بودم و منتظر تماس بودم. منتظر تماسی که شروع انتقام از رستوران شیراز تورنتو سه نفر رو میزد.. .
بالاخره انتظار تموم شد و زنگ زدن.. . در اومد رزرو شده شمارش یه سوییت تو هتل 442 هستش، ده دقیقه دیگه اون جام گوشی رو قطع کردم و از باشگاه خارج شدم و به طرف هتل حرکت کردم.. . بدون وقت کشی رسیدم به اتاق مورد نظر و کارت کشیدم وارد سوییت و نشستم رو مبل تک نفره و منتظر بودم تا بیاد.. . با ده مین تاخیر بالاخره رسیدن.. .
اول رستوران شیراز در تورنتو مرد وارد شد و پشت سرش رستوران شیراز تورنتو تلفن.. .
با یه سلام کوتاه هر دو نشستن...
خب سیامک عطری خوشحالم از دیدنت برای چی می خواستی منو ببینی؟
اصلا تو کی هستی؟
نیازی نیستی تو منو بشناسی، اما من تو رو خوب می شناسم، یه جورایی شانس در خونه رو زده! با چشم های ریز شده بهم نگاه کرد.. . رستوران شیراز تورنتو چه شانسی؟ اگه به سوال هام جواب بدی صد تا پول نقد بهت میدم. خوبه؟ چشم هام گرد شد چی باید بگم؟!! هم بندت کیا بودن؟ مکث کرد و گفت: از کجا معلوم پول رو بدی؟ از داخل کیف بیست ملیون گذاشتم رو میز و گفتم: هر سوال که جواب بدی ۲۰ تا میاد روش؟ برنامه هاي رستوران شيراز تورنتو کرد به گفتم دونه به دونه هم بند هاش تا رسید به: محمد.