
هی آقا حواست کجاست؟ سرم شکست! اگه چیزیم شده باشه باید دیهمو تمام و کمال بدی! همونطورکه سرش رو میمالید، آورد بالا و بهت زده سایت صیغه روزانه کرد. اخمام رفت تو هم و رفتم سمت آشپزخونه.خودت بگو! به کدامین گناه آخه؟ از کجا زن صیغه پیدا کنیم کیه گذاشتی سر راه یافتن زن صیغه موقت؟ اومد تو آشپزخونه سلام داد به همه و نشست سر میز. مچاله نگاهش کردم. یعنی هزینه صیغه موقت، شیش ماه جلوی چشم منه؟ مامان گفت: ارسلان خان! علیک سلام! دیشب بازم دیر اومدیا! خندیدم و گفتم: علیک سلام بر عزیز دلم! خب چیکار کنم؟
با بچه ها میریم خیابون گردی طول میکشه دیگه. ثبت نام سایت صیغه یابی چرخید بین دختره سایت صیغه روزانه یه پوزخند رو لبش بود. حرصم گرفت از پوزخند مسخرش! با نیشخند رو بهش گفتم: راستی خانوم شما خودتون و معرفی نمیکنید؟ سرشو آورد بالا یه لحظه ابروهاش از تعجب رفت بالا ولی سریع خودشو جمع کرد و با یه لبخند حرص درآر، گفت: ن عه، راستی ببخشید! نه که شما دیروز نبودید...نمیدونستم غیر ارغوان جانم بازم بچهی دیگه هست! یافتن زن صیغه موقت همون دختریم که قراره شش ماه پیش شما زندگی کنه! از لحنش حرصم گرفت ولی معلوم بود مامان و بابا کاملا خوششون اومده بود ازش. ، خودت بخیر بگذرون! صبحونه که تموم شد مامان و بابا رفتن سر کار و ارغوان هم جمع کرد با رستا رفتن خونهی خودشون و یافتن زن صیغه موقت موندم و هزینه صیغه موقت خواهر عزرائیل! خواستم حرفی بزنم ساعتی صيغه مي شوم و خودش سریع گفت: اکی بابا، خودم فهمیدم میخوای چی بگی.
از کجا زن صیغه پیدا کنیم بخوام آمارتو دربیارم و بدم
مایهای نیستی که از کجا زن صیغه پیدا کنیم بخوام آمارتو دربیارم و بدم به از کجا زن صیغه پیدا کنیم و اون و مثلا ازت سوءاستفاده کنم آقا اچ اس! کشتی خودتو! دو ساعته رو مبل مثله بردپیت ژست گرفته برای یافتن زن صیغه موقت! خواستم حرفی بزنم که گوشیم زنگ خورد. بله! از کجا زن صیغه پیدا کنیم کلاغ بیخبر نیکا بود. جواب دادم و گفتم: الو چیه نیکا؟ اصلا باورم نمیشه هشت صبح تو بیدار باشی! نیکا گفت: خوبه خوبه! حالا منو مسخره نکن. همهی بچه ها بیدارن بهشون زنگ زدیم منو متین، میخوایم بریم پارک! حدیث رو هم بیار. موندم! حدیث کیه؟ اخمام رفت توهم و گفتم: ن کی؟ نیکا گفت: مامانت الان زنگ زد و گفت ساعتی صيغه مي شوم بهت بگم هرجایی خواستیم بریم زنان صیغه ای دختره حدیث رو هم بیاریم که تنها نباشه گناه داره! با حالت زاری، گفتم: نگاهی به اون عزرائیل مرگ انداختم که سرش تو گوشیش بود.زیر چشمی نگاهش میکردم.
تلفنش ساعتی صيغه مي شوم تموم شد ثبت نام سایت صیغه یابی کرد
تلفنش ساعتی صيغه مي شوم تموم شد ثبت نام سایت صیغه یابی کرد و گفت: پاشو آماده شو! ابروهام پرید بالا و گفتم: ببخشید، چرا اونوقت؟ چشاشو چرخوند و گفت: میشه انقدر سوال نپرسی؟ لطف کن و آماده شو، میخوایم بریم بیرون. عه چه خوب! کم کم داشتم فسیل میشدم اینجا! مث ِل جت پریدم تو اتاق؛ میتونستم قیافهی پرتعجبش و حس کنم، بنده! ن سریع آماده شدم و رفتم تو پذیرایی و گفتم: اکی یافتن زن صیغه موقت آمادم! پوزخندی زد و گفت: بله، دارم میبینم. ببین ما میخوایم بریم پارک با بچهها، کلیپ بسازیم. لطف کن...فیلم و عکس یهویی نگیری از بچه ها! کلی بهم برخورد. با اخم گفتم:، مث ِل تو نیستم که نفهم باشم!