رایکا بالاخره روز رفتن به اردو رسید سریع یه دست لباس شیک پوشیدم بعد هم ساعت مارکم که پدرم تولد هجده سالگیم از آلمان برام اورده بود و بستم با یادآوری اون خاطرات زیبایی که با پدر مادرم داشتم اشک تو چشمام حلقه زد نه فیلم عشق سیاه و سفید قسمت دوم دیگه گریه نمی کنم. نچ گریه میکنم هق وجدان: اینو ولش دوستان معلوم نیست با خودش چند چنده اسکل فیلم عشق سیاه و سفید قسمت اول: خودتی وجدان بی ادف باز بهت رو دادم.
فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 12 از پله های مارپیچ خونم با عجله پاین اومدم
فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 12 از پله های مارپیچ خونم با عجله پاین اومدم. اخ دیر شد به احتمال زیاد ارشاویر و فردین خفم میکنن. تا حالا هر کدوم بیست بار زنگ زدن. باربد و نازنین هم دوباره کلاس گذاشتن و نیومدن نکبتا.
- یهوو به فکر فوق شیطانی زد
- به سرم رفتم توی پارکینگ
- خوببب کجاست یعنی؟
- اهااان یافتم
- یه ماشین که قبلا برای فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 3 خریده بودم. ماشین معمولی نبودا َون بود. حالا بگو چطوری بود خخ روی شیشه پشت ماشین درشت نوشته بود گشت ارشاد اخخخ جون. بریم برای عه یچیزی کمه که تندی دویدم سمت آشپزخونه همه خدمتکارا با بهت به فیلم عشق سیاه و سفید قسمت اول که عین میگ میگ میدویم نگاه میکردن. اوخی الان میگن این دختر خله وجی: مگه نیستی؟!
فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 20: تو خیلی ببخشیدا خفه لطفا با یه حرکت در آشپزخونه رو مثل بلانسبت حیوان رم کرده گشودم. فیلم عشق سیاه و سفید با چشمایی که اندازه قابلمه ننه فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 10 شده بود نگام میکرد. ترسید فکر کنم وجی: تو فکر نکن خواهشا نیشمو براش باز کردم گمون کنم یکم یه کوچولو به عقلم شک کرد که از تو بهت در اومد و سری به عنوان تاسف تکون داد فیلم عشق سیاه و سفید قسمت دوم: سلام فیلم عشق سیاه و سفید جونم چادرت مشکی تو میدی به فیلم عشق سیاه و سفید قسمت اول دوباره با تعجب نگام کرد و گفت: علیک سلام دختر باز چیکار میخوای بکنی که چادر میخوای؟ خخخ خوشم میاد همه میشناسن منو با لحن مظلومی گفتم: هیشی بوخودا بده دیه خواهش لبخند با نمکی زد وااایی فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 20 چنگده این زن و میدوستم اخخخخ دیدی چی شد فردوسی بود ناکس زد به کمرم خخ چادرش و آورد و داد به من. فیلم عشق سیاه و سفید: بیا دخترم لپ های تپلشو ماچ کردم.
دخترکم فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 3
فدای تو خاتون جونم خاتون: دخترکم فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 3: خاتونی فیلم عشق سیاه و سفید قسمت 12 برم دانشگوه یعنی چیزه دانشگاه دیر شد فیلم عشق سیاه و سفید: به سلامت با قدم های تند دوباره رفتم پارکینگ و تندی چادر سرم کردم و سوار ماشین شدم یه ماسک سیاهم زدم که شناخته نشم یه مرد هم لازم دارم که کی باشه؟ اهان یافتم آراااد. زنگیدم به آراد. یه بوق دو بوق سه بوق آراد با صدای خواب آلودی جواب داد: هووووم کی بید؟ صدامو نازک کردم و گفتم: اوا عشقم دیگه منو نمیشناسیی عسیسم؟ آراد هل شد و گفت: عه یلدا تویی.