اینجا کجاست؟
دارم میترسم آقای عکس عاشقانه کارتونی
با یک در چهار تاق باز و عالئمی که نشان میداد مدت هاست کسی داخلش پا نگذاشته است.دارم میترسم آقای عکس عاشقانه کارتونی. عکس عاشقانه جدید رفت بیرون و درب را بست. رفت سمت سالن بزرگی که مشرف به این سالن طویل بود و چیدمان داخلش درست مانند چیدمان و دکوراسیون داخل اتاق اثر از نداشتن صاحب داشت به خود. نترس خب. ببین تا الان بیدار نشدن؛ پس خوابشون سنگینه. حالا حالا ها بیدار نمیشن.
آقای عکس عاشقانه متن دار ، کسی توی این خونه نیست که! عکس عاشقانه خاص رفت به سمت پلکان مارپیچ ضلع شرقی سالن. اِ. .. چرا؟ از کجا فهمیدی؟!پلکان را تند و تند بالا میرفت و عکس عاشقانه بدون متن باهوش نیز داشت پشت سرش میآمد:
آقای عکس عاشقانه غمگین این یکی دیگه بوی مسخره کردن میداد. عکس عاشقانه خاص به نورگیرهای تار عنکبوت بسته ی بالای سرش خیره شد و بعد به تابلوهای بزرگ کنار پلکان و درب اتاق های بسته. من؟
مسخره کردن موجود باهوشی مثل تو؟! نگو این حرف رو. درب یک یک اتاق ها را باز کرد و همان منظره ی تکراری. این بار خودش از خودش پرسید: اینجا دیگه چه دخمه ایه؟! . آقای عکس عاشقانه غمگین اگه یهو پیداشون بشه... نگاه کلافه ی عکس عاشقانه پروفایل به عکس عاشقانه بدون متن و میمیک نگران صورتش کشیده شد و بعد فکر کرد همیشه اینطوری نیست؛ هست؟
اگر همینطوری بماند. اینقدر خنگ، اینقدر تعطیل، بعد جواب خودش را داد: مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ اصلا چه دخلی به او دارد؟ به درک بماند! عکس عاشقانه بدون متن با همان چشمان نگران به اطراف اتاق نگاه کرد و باز همان جمله را گفت: بریم تا یکی نیومده.عکس عاشقانه پروفایل دمی گرفت. تو مویز میخوری؟
هوم؟ مویز یا گردو.
ماهی هم خوبه.بعد هم ملحفه ی سفید روی مبل را کشید
گردی از خاک بلند شد.
عکس عاشقانه عقبتر بود و باز هم فاصله اش را بیشتر کرد
عکس عاشقانه عقبتر بود و باز هم فاصله اش را بیشتر کرد و در همان حین پرسید: واسه چی خوبه؟عکس عاشقانه متن دار بیمکث جواب داد: واسه آی کیو.
حالا هم اجالتاً بذار یه کم بخوابیم که مرض شما به ما سرایت نکنه. بعد هم دراز کشید و دستش را گذاشت زیر سرش که صدای داد عکس عاشقانه، چشمان بسته اش را دوباره باز کرد. سوسک... آقای عکس عاشقانه غمگین، سوسک... رفته بود بالای مبل و همانجا ایستاده بود. نه انگار سوسک نیست، یه چیز عجیبه. یه موجود وحشتناک. آقای عکس عاشقانه کارتونی به دادم برسید تو رو. عکس عاشقانه متن دار از روی کلافگی نفسی کشید و دستش را از زیر سرش کشید و به پایین پای مبل نگاه کرد. در ظلماتش چیزی معلوم نبود. از جایش برخاست و زیر لب غر زد: از تو عجیب تره؟
آقای عکس عاشقانه کارتونی سریعتر!
دیگه دارم از ترس میمیرم. اینکه زنها از سوسک میترسند، فرع قضیه بود و اینکه چیزی که زیر پای عکس عاشقانه داشت توی تاریکی منبع ترس و اوهام و از آن بدتر، چشم بستن های عکس عاشقانه و جیغ های مکررش روی سر عکس عاشقانه جدید میشد اصل قضیه. اصولا لاک پشت ها درون تاریکی موهومی به نام ظلمات، آن هم از نوع فرانسوی اش به انواع حشرات و موجودات جهنمی و قرن دومی و منقرض شبیه میشوند و یکیشان سوسک آدمخوار است لابد. عکس عاشقانه جدید لاک پشت را برداشت و عمودی جلوی روی عکس عاشقانه بدون متن نگه داشت و داد کشید: