![آدرس صیغه یا ازدواج موقت آدرس صیغه یا ازدواج موقت](posts/2021/11/04/rwl6fwpdvmgrsa7n9sb54kbcjzzxiitq3gtjflxe.jpg)
آنا برگشت سمتم و با لبخندی که چند وقتیه که ندیدم ازش نگاهم در جوابش لبخندی زدمو گفتم چطور بود. عالی بی نظیر.. .. سوار ماشین شدیم احساس کردم که صیغه محرمیت یا عقد موقت حالش زیاد خوب نیست.رنگش پریده بود. قبل از روشن کردن ماشین چرخیدم سمتش و دستمو گذاشتم رو پیشونیش. نه عادی بود. صیغه یا ازدواج موقت خوبی؟ با همون مدل جدیدی که تو رفتارش تازه دیده بودم گفت باسردی گفت آره آماشینو روشن کردم.اعصابم داغون شد
من شرایط صیغه یا ازدواج موقت خودم میخواستم
من شرایط صیغه یا ازدواج موقت خودم میخواستم انگار هنوز صیغه یا ازدواج موقت رو پیدا نکردم من می خوام خوب باشم اما صیغه یا عقد موقت چیست نمیزاره. من اومده بودم همه چیزو عوض کنم من آریا ی قبل نبود. صیغه یا عقد موقت کار خوبی نمی کن نمیدونه من چقد سختی کشیدم.اومدم دیگه کنارش باشم مث تموم مردا که حامی زناشونن.اومدم جبران کنم.اومدم انعکاس خوبی و مهربونی خطبه صیغه یا عقد موقت باشم. انگار کسی آریای مهربونو دوست نداره. تا خونه اونقدر سریع روندم که نمیدونم چطور رسیدیم از جلو رفتم و حوصله خودمو هم نداشتم. رفتم داخل خونه صیغه یا ازدواج موقت هم پشت سرم میومد.
تا رسیدیم خونه صیغه یا عقد موقت رفت تو دستشویی این چش شده بود.... رفتم ولباسامو عوض کردم.خیلی گشنم بو اما با این رفتار صیغه یا عقد موقت چیست کوفت بخوردم. اومدم بیرون از اتاق صیغه یا ازدواج موقت داشت صورتشو پاک میکرد با دستمال. رو کاناپه نشستم و با اعصابی به هم ریخته خودم مثال سرگرم تلوزیون دیدن کردم. خطبه صیغه یا عقد موقت رفت تو اتاق و لباساشو عوض کرد و اومد بیرون. نگاهمو ازش گرفتم.
آریا چایی میخوری. نه. شربت چطور.! ؟ نه. میوه بیارم. نه هیچی. ..نمیخورم. از لحنم تعجب کرد اومد بیرون بعد چند دقیقه واسه خودش یه لیوان اب شربت درست کرده بود نگاهمو ازش گرفتم. و باهمون اخم رومو کردم سمت تلوزیون. یهویی خطبه صیغه یا عقد موقت بالا اوردو دویید سمت دستشویی. دوییدم سمتش و گفتم:
شرایط صیغه یا عقد موقت.... درو باز کن
شرایط صیغه یا عقد موقت.... درو باز کن. ... صیغه یا ازدواج موقت چی شده.... از نگرانی با مشت میزدم به در دستشویی صدای عق زدنای صیغه محرمیت یا عقد موقت خیلی واسم زجرآور بود صیغه یا عقد موقت بی حال درو باز کردبادیدنش قلبم ریخت. آنی چی شدی. وبعد کشیدمش سمت خودمو گرفتمش تو بغلم. و بردمش سمت اتاق. خوابوندمش رو تخت.
چیزی نیست آریا نگران نباش از وقتی اون فیلم لعنتی رو دیدم نمیتونم چیزی بخورم حتی تو موسسه آب خوردم حالم بد شد پایین تخت کنار صیغه محرمیت یا عقد موقت نشسته بودم دستشو گرفتم انگار یخ بود... فشارش افتاده گوشیمو از جیب شلوار راحتیم در اوردم. و شماره کبابی سر کوچه رو گرفتم سلام خسته نباشید دوپرس کوبیده به اشتراک... مدرس هستم...بله. ممنون. گوشی رو قطع کردم پتورو کشیدم روش. گفتم بخواب حالت بهتر میشه. دوست نداشتم اینجوری باهاش رفتار کنم خودش باعثش شد.... غذا رو اوردن رفتم غذای خودمو برداشتم و تنهایی میخواستم شروع کنم هیچ جوره نمیتونستم بدون آنای غذا بخورم... پا شدم و رفتم سمت اتاق و رفتم داخل صیغه یا عقد موقت خواب بود و همه جا تاریک بود.