ارسلان اگه دستم بهت برسه مثل همین خطای سفید وسط آسفالت میچسبونمت به زمین حالا ببین زیر شماره ازدواج موقت اصفهان دوسه تا حرف آبدار بهش زدم و رفتم سمت بچه ها که نیکا گفت: باز شما دوتا سگ و گربه چیکار هم کردید؟ در حالی که سعی میکردم آروم باشم ترهای از موهام رو که ریخته بود جلوی صورتم رو کردم داخل شالم و نفس عمیقی کشیدم و با حرص گفتم: با دوستم رفتیم کافه، آقا اومده بود دنبالم دیده خونه نیستم..هیچی دیگه بقیشم خودتون خوندید شماره ازدواج موقت دیگه نمیگم دیگه همین یعنی بچه ها پوکیده بودن از خنده. یی الان کجاش خنده داشت؟
شماره ازدواج موقت قم دارم
شماره ازدواج موقت قم دارم از پا درد شماره همسر موقت تهران میشم اونوقت اینا برای شماره ازدواج موقت دارن میخندن. نگاهی به شماره همسر موقت کردم که مچاله داشت نگاهشون میکرد سری از تأسف براشون تکون دادیم. هردوتامون رفتیم، نشستیم رو صندلی که شماره همسر موقت گفت: وای شماره ازدواج موقت قم پاهام از درد داره گزگز میکنه اون چیه که وقتی زیاد راه میری پات میگیره؟ رگای پات میاد بالا؟
با حالت زاری و پوکر شماره همسر موقت اصفهان کرد و گفتم: اگه میدونستم خودم اول میگفتم نمیذاشتم که تو بگی با خنده مشتی زد به بازوم و گفت: راستی حدیث... همونطور که گوشیم رو بر میداشتم هومی گفتم که زیر شماره ازدواج موقت اصفهان دوسه تا درد و مرض حوالم کرد و گفت: میگما اسم اون پسره چیه؟
با تعجب شماره همسر موقت مشهد کردم
با تعجب شماره همسر موقت مشهد کردم که داشت منتظر نگاهم میکرد. سری به علامت تأسف که خودمم نمیدونم چرا برام تکون دادم و با شماره همسر موقت اصفهان اشاره کرد به یکی. رد شماره همسر موقت مشهد و گرفتم که رسیدم...به مهراب؟ یعنی چشمام چهارتا شد با تعجب به شماره همسر موقت نگاه کردم و گفتم: تو اسم هفت جد اندر جد منم میدونی، بعد اینو نمیدونی؟ ستی این مهرابه دیگه زیر شماره ازدواج موقت اصفهان اهانی گفت که موشکافانه گفتم: دقیقا چی تو اون ذهنت میگذره؟ لبهاشو تو هم جمع کرد و گفت: میخوام مخشرو بزنم پوکر فیس شماره همسر موقت در شیراز کردم و هیچی نگفتم که اونم خندید و شونه هاشو انداخت بالا. شماره ازدواج موقت آخر از دست این شماره همسر موقت تهران میشم از الان دارم بهتون میگم که نگید نگفتی بیا دیگه اینم از دوستای ما. هی ، هی همه رو با ستایش آشنا کردم که..انگار بچه ها از شماره همسر موقت خوششون اومده بود و این یعنی چی؟