شین تو یکی از کاواره های اونجا یه پسر دیده بود که با دیدن اون قید منو که نامزدش بودمو زد. با یه پسر که به قول خودش فوق العاده زیبا و پول داربود دوست شد.شین اصلاح نمیشد فرهنگش با من فرق میکرد.من هیچ وقت بهش روی خوش نشون. ندادم چون عاشق شرایط ازدواج موقت یا صیغه بودم میفهمی. احسان من شرایط عقد موقت یا صیغه رو میخوام.
نه من نه قلبم بی شرایط عقد موقت یا صیغه محرمیت دووم نمیاریم
نه من نه قلبم بی شرایط عقد موقت یا صیغه محرمیت دووم نمیاریم من باهاش بد کردم. شرایط عقد موقت یا صیغه ی الان کجاست تورو احسان. بفهم منو با همه چی کنار اومدم اما اینو نمیتونم این اولین باری بود که حتی جلو احسان غرور واسم معنی نداشت...
افتادم رو زانوم...دیگه تحمل وزنمم نداشتم. احسان من آنامو ناخواسته تنها گذاشتم. ...من مثلا غیرت داشتم....شرایط عقد موقت یا صیغه مال من بود الان کجاست....چرانیست.... این کاری بود خودت سر شرایط ازدواج موقت یا صیغه آوردی. آریا شرایط عقد موقت یا صیغه ی فقط مال تو نبود لعنتی خواهرموازم گرفتی. بعد تو شرایط عقد موقت یا صیغه دیگه شرایط ازدواج موقت یا صیغه نشد. همون بهتر که رفت. احسان پا شد و از کنارم گذشت... رفت با عصبانیت من بودمو خودم. به آسمون خیره شدم. شرایط عقد موقت یا صیغه و رو چطوری پیدا کنم. الان کجاست.
شرایط عقد موقت یا صیغه محرمیت از تنهایی میترسید. شرایط عقد موقت یا صیغه کابوس میدید. حالا کی بیدارش میکنه. وقتایی میخوند دیدی...دیدی چه ماه میشد... فرشتمو انگار یه فرشته از بهشت بود..... ... رفتم داخل بابا اومده بود بهش دست دادمو سلام کردم و رفتم سمت اتاقم. داداشی میشه بیای. اِ....بد نشونه. واسه این که دلشو نشکنم رفتم سمت اتاقش. داداشم این چطوره طراحی کردم. رفتم جلو روبه روی سه پایه طراحی. بزار ببینم چی کشیدی.! ؟
طرحی بود از چهره شرایط ازدواج موقت یا صیغه با موهای باز که به زیبایی طراحی شده بود.
تا چشمم به طرح خورد.قلبم تیرکشید. طرحی بود از چهره شرایط ازدواج موقت یا صیغه با موهای باز که به زیبایی طراحی شده بود. چشمای شرایط عقد موقت یا صیغه محرمیت حتی اینجام غم داشت. دستمو بردم سمت مواهاش و لمسشون کردم طرح به واقعیت میزد. تازه به خودم اومدم