![شرایط صیغه ی موقت در ایران شرایط صیغه ی موقت در ایران](posts/2021/12/25/kpnyrjwujlpddbqti57wsnc9a6lgzfo8euqvoas1.jpg)
به فدات عشقم خب دلم میخواددیگه... خب منم دلم عروسی میخواد... ای جووونم...عروستم میکنم عشقم چشم. بعد کلی حرف با هم خوابیدیم اونم چه خواب شیرینی.... ... صبح وقتی چشمامو باز کردم متن صیغه ی عقد موقت کنارم نبود... پاشدمو رفتم بیرون از اتاق بوی غذاهای متن صیغه ی موقت محرمیت کل خونه رو گرفته بود. سلام صبح بخیررررر آقاییی. ساعت چنده؟ با ناراحتی گفتم بیست دقیقه به یازده. وای شرکت.چرا بیدارم نکردی چقدر خوابیدم من. خب چیه دلم نیومد...
زنگ زدم به شرایط صیغه ی موقتی
زنگ زدم به شرایط صیغه ی موقتی اونم گفت باشه خودم هستم...درضمن.مهمون داریم.الان میرسن بدو آماده شو... کار خودتو کردیآ...باشه من برم آماده شم... شرایط صیغه ی موقت... جان... تیپ بزن دوست دارم عالی باشی مثل همیشه. ای به چشششم خانمم. چشمت بی بلا.... .. متن صیغه ی عقد موقت زنگ در به صدادراومد استرس باعث شده بود بعد از اصلا نخوابم... رفتم جلو آینه روسریمو مرتب کردم شرايط صيغه ي موقت هم از اتاق اومد بیرون... تک پوش آبی و شلوار مشکی... با لباسای من ست بود یه تونیک شلوار ست آبی با شال مشکی. رفتیم کنار درو متن صیغه ی موقت رو کرد سمت من دستش رو دستگیره در بود که گفت: آروم باش خانمم من باهاتم. وبعد درو باز کرد. دیدن کسایی که روبروم بودن باعث شد برم سمتشون ناخودآگاه... مامان و بابام بودن. ... دستمو انداختم دور گردن مامانم. مامانی...سلام بالاخره اومدین... قربونت برم مامان آره شرایط صیغه ی موقتی گل اومدیم فداتشم... آروم باش مامانم. از مامانم جدا شدمو بابامو بغل کردم اونقدر اشک ریختم که آروم شم اما بی فایده بود. آروم باش دخترم. بابایی مرسی که اومدین.. فداتشم دخترم آرومه جونم مونس بابا آروم باش...
متن صیغه ی موقت محرمیت خانم نمیزاری بابا اینا بیان داخل.
متن صیغه ی موقت محرمیت خانم نمیزاری بابا اینا بیان داخل. عموکیان: آره دخترم بزار باباومامان بیان داخل... رفتیم داخل و... شرایط صیغه ی موقت خیلی صمیمی و خوب رفتار میکرد. باباجان خیلی خوش اومدین... مامان جان قدم رو چشم ما گذاشتین. مامان ممنون متن صیغه ی موقت... باباممنون شرایط صیغه ی موقت در دفترخانه عروس گلم میشه یه لیوان آب بیاری... من: چشم شرایط صیغه ی موقت بدون اجازه پدر الان شربت میارم... شربتی رو که آماده کرده بودم بر داشتمو رفتم تو پذیرایی... همه ساکت بودن و من این جو دوست نداشتم. سینی رو چرخوندمو گذاشتم رو میز...
شرايط صيغه ي موقت لیوانی رو که رو میز گذاشته بودم برداشت
شرايط صيغه ي موقت لیوانی رو که رو میز گذاشته بودم برداشتو گفت... اینو بخور خانمم تو چت شده...خانوادت که اومدن منفجرشدی... ممنون.. بعد یکم حرفا در مورد کار شرايط صيغه ي موقت که بابام پرسید و اینکه در مورد خونه پرسید.. رفتم و شروع کردم سفره رو چیدن... مامانم اومد کمکم...با شوق باهاش حرف میزدم.. مامان: حالا همه چی به کنار از زندگیت راضی هسی دخترم. آره مامانم. اومد کنارمو دستمو گرفت و رو صندلی نشونددخترم. الان اینجا منو توهستیم...و لازم نیست به روم نیاری...
ما اومدیم تورو با خودمون ببریم تا آخرشم باهاتیم... راستشو بگو گلم. دست مامانو تو دستم گرفتمو گفتم.: مامان من بهترین شوهر دنیارو دارم. خیلی دوستش دارم.حسرت گذشته رو هم نمیخورم اگه شماها باشین.بوسه ای به دستش زدم. شکر دخترم... شکر... پاشدم و رفتم سمت پذیرایی. آقا شرايط صيغه ي موقت بیایین سر سفره. چشم خانم.. .. دور هم غذارو خوردیم.. تو پذیرایی نشسته بودن و منم میوه هارو بردم و تو بشقاب چیدم و شرایط صیغه ی موقت.
هم یکی یکی جلو دست مهمونا میزاشت... در آخرم نشست... منم بشقابی که مال متن صیغه ی موقت بود برداشتم از رو عسلی و شروع کردم به پوست کردن میوه وقاچ کردن سیب. جو خیلی ساکت بود من از این سکوت میترسیدم چند دقیقه ای گذشت. ..که بابا: دخترم پاشو وسایلتو بردار که بریم... شرایط صیغه ی موقت.... سرمو برداشتم و نگاهی به شرایط صیغه ی موقت در دفترخانه کردم بعد نگاهی به متن صیغه ی موقت محرمیت. بابا جان کجابرین تازه رسیدین. متن صیغه ی عقد موقت کجا بیاد اینجا خونه اشه..