داخل اتاق تاریک بود. شب خوابو روشن کردم با اینکه واقعا دلم ازش گرفته بود اما عشقم بود دیگه چکارش میکردم هیچ جوره دلم قانع نمیشد من فقط و فقط شرایط زن صیغه ایفون رو میدیدم و عشقی که بهش داشتم. اونم از نوع جنونش. یه دستمال بسته بود به سرش لباسای امروز هنوز تنش بود کت و فقط در اورده بوداز خودم بدم اومد که حتی یه تک پا نیومدم تو اتاقش.شرایط زن صیغه ایی تنها بود من نباید خودخواهی میکردم. شرایط زن صیغه ایفون....آری...آقایی..
باصدای گرفته ای گفت جانم. میشه بیدار شی چن لحظه چشماشو باز کرد وبه طرف من چرخید. یکم که با چشماش ور رفت گفت جانم شرایط زن صیغه ایی در اسلامشهر بگو. حالت بهتر. سرم درد میکنه الان بهترم. واست غذا اوردم میل ندارم. نمیدونم چرا دوستداشتم امشب تموم عشقمو نشون بدم دکست داشتم شرایط زن صیغه ای بدونه من دوسش دارم دوست داشتم نره سمت کس دیگه مگه این عشق نیست.حسودیم مشدو به شین به دختری که شرایط زن صیغه ایران رو ازم دور میکنه.
من یه امتیاز مثبت داشتم شرایط زن صیغه ایی منو تاحدودی دوست داشت
من یه امتیاز مثبت داشتم شرایط زن صیغه ایی منو تاحدودی دوست داشت شاید عاشقم نبود. مگه دست خودته پاشو بینم به زور دستشو گرفتمو نشوندمش. شرایط زن صیغه اینستا خانم نمی تونم سیرم چی خوردی سیری. هیچی ولی سیرم. سینی رو گذاشتم رو پام کنار تخت نشستم و قاشقو پر کردم بردم نزدیک دهنش. و گفت لج بازی دیگه آره عزیزم ارثیه. اولین لقمه رو گذاشتم دهنش. شرایط زن صیغه ای منو دوست داشت اما تو دو راهی بود دوراهی که واقعا واسه هر آدمی سخت بود.و من باید وقتی شرایط زن صیغه ایران کنارم باشه آرومش کن حدا اقل واسه چند لحظه کوتاه.
یکم خودشو جا به جا کرد و اومد جلو تر. غذا رو لقمه به لقمه دهنش گذاشتم از این نزدیک بودن بدم نمیومد.وسط غذا گفت. خودت خوردی؟ نه نمیتونستم. مگه میتونی.چرا نخوردی؟ چون دوست ندارم. چون من نخوردم توام نخوردی؟ جواب ندادم دستم بیشتر رو شد. دیگه سیر شدم قاشقشو از دستم گرفتو گفت. تو بیجا کردی نخوردی. تو غلط کردی نخوردی. بیا تحویل بگیر اینم دوست داشتن عشق منه. قاشق خودشو گذاشت دهن من واسه اولین باری بود که دهنی یکی دیگه رو گذاشتم دهنم.از این توجه خوشم میومد.یهوانقد دهنو پر کرد با قاشقای پری که دهنم میزاشت به سرفه افتادم.
اونم چه سرفه ای شرایط زن صیغه ایی دست پاچه سینی رو گذاشت
اونم چه سرفه ای شرایط زن صیغه ایی دست پاچه سینی رو گذاشت رو عسلی و چند بار گفت آنا شرایط زن صیغه ایی در اسلامشهر چی شد. مکرر سرفه میکردم هرچی میزد تو پشتم فایده نداشت و لیوان آبو گرفت سمتم و ازش خوردم و نفسم باز شد.. بهتری آنی؟ اوهوم نشستم کنار تخت و شرایط زن صیغه ای هم نشست کنارم. شرایط زن صیغه ایفون تو رو شرایط زن صیغه ایی چته ناراحتی؟ هیچی بی خیال مهم نیست.
واسم مهمه. اگه مهم بود از وقتی رسیدیم یه لحظه ببینی مرده ام یا زنده. نگاهش کردم هیچی نگفتم.ینی نمیدونه چرا. این انتظارو هرکسی از طرفی که دوسش داره میتونه داشته باشه.دیگه خوب میدونستم شرایط زن صیغه ای منو دوس داره اما چیزای دیگه ام هست. دوست داشتم بی پرده باهاش حرف بزنم. شرایط زن صیغه اینستا چرا ساکتی.فردا میفرستمت ایران اینجا همه هستن شرایط زن صیغه ایران کارتو انجام میده.