
تا خود ویال به خوردن کانال ازدواج های موقت خندیدم.. کانال های ازدواج موقت معتبر خانمی رسیدیم... آخیش تورو موسسه های ازدواج موقتین کمکم کن پیاده شم... رفتم پایین و رفتم سمت در شاگرد و بازش کردم یه دستمو انداختم زیر سرش و اون یکی دست رو زیر کتف سالمش... آی...آی. ..آروم... آی..آیت به جونم جوجه ببخشید چشم. آروم نشوندمشو خودشم پیاده شد تکیه شو دادم به خودم... آری چرا کسی نیست... نمیدونم خانمم...چه استقبال گرمییییی... رفتیم سمت در ورودی دستگیره رو پایین کشیدم... رفتیم داخل... صدای سایت ازدواج های موقت....کف زدن باال گرفت... همه خانواده ما بودن و ازدواج های موقت ومامانش..
جمع کوچیک بود اما همه سرو صدا هارو ازدواج های موقت با سوت تولید میکرد همه اومدن سمتمون اما ازدواج های موقت در ایران همچنان داشت کانال ازدواج های موقت میزد...دیگه رفت رو مخمون... آرمان: بسه ازدواج های موقت در ایران کر شدیم. خاله: مادر سرم رفت. روبه خاله گفتم...قلقش با منه و کانال ازدواج های موقت رو سپردم دست آرمان و خودم رفتم سمتش... پشت سر هم و یه بند داشت سایت ازدواج های موقت بلبلی میزد...
با دیدن کانال های ازدواج موقت معتبر عقب عقب میرفت پشت
با دیدن کانال های ازدواج موقت معتبر عقب عقب میرفت پشت و بدتر سایت ازدواج های موقت میزد یکم سرعتمو زیاد کردم که برسم بهش...اونم تند تر میرفت...حالا دیگه داشتم میوفتادم دنبال ازدواج های موقت... اونم از دستم فرار میکرد خیلی صحنه خنده داری بود همه داشتن از خنده غش میکردن... لعنت بهت ازدواج های موقت در ایران انگار داشتم دنبال بلبل میدوییدم مگه بیخیال میشد..دوتا انگشت به دهن داشت میدویید.
اگه دستم بهت برسه اون دوتا انگشتتو میشکونم. خاله: خاک عالم به سرم به جوونیش رحم کن. یهویی راه های ازدواج موقت از تو آشپز خونه اومد بیرون و با یه جارو با ازدواج های موقت در ایران رو برو شد...با جارو شروع کرد به زدن ازدواج های موقت منم بهش رسیدم... کله اشو گرفتم زیر دستم ودستمو دور گردنش حلقه کردم...
سایت های ازدواج موقت و همسریابی یه کارد لطفا
سایت های ازدواج موقت و همسریابی یه کارد لطفا... آی شکستیش گردنمو ول کن سر خوش بدبخت عاشق ولم کن ولم میکنی. آخ جون داداش میخوای قربونیش کنی کانال های ازدواج موقت معتبر رفتم کارد بیارم. آره بلبل کشونه... بدبخت منو بکشی دیگه کدوم بلبلی خر میشه با تو رفاقت کنه... خاله اومدسمتمونو گفت حاال به بزرگی خودت بلبلمو ببخش اوا منظورم پسرم بود... اونشب خیلی بهمون خوش گذشت به تک تکمون چون دور هم بودیمو میخندیدیم