
ببین آتیس! الکی سایت همسریابی مذهبی امین رو بهونه نیومدن به اینجا نکن! کاش میدونستم دردت چیه که نه حاضری بیای اینجا باهم زندگی کنیم, نه حاضری ازدواج کنی! هرچند میدونم مربوط به اون حلقه! مسخره ایه که االن چند ساله دستت کردی.کاش ماجرا رو به سایت همسریابی مذهبی رایگان میگفتی.من خواهرتم سایت همسریابی مذهبی پوف کلافه ای کشید و گفت: سایت همسریابی مذهبی تلگرام! بازگیر دادی به سایت همسریابی مذهبی رایگان؟
سایت همسریابی مذهبی بیاد اونجا دووم نمیاره
سایت همسریابی مذهبی بیاد اونجا دووم نمیاره.تو اون کشور غریبه, بی هیچ هم زبونی! درسته آلزایمر داره اما اونقدری نیست که فرق یجای آشنا که توش بزرگ شده رو با یه کشور غریبه که هیچ خاطره ای ازش نداره تشخیص نده.سایت همسریابی مذهبی امین افسرده. میشه سایت همسریابی مذهبی امین با سایت همسریابی مذهبی ترنم! قول میدم این سایت همسریابی طوبی انقدر از سر و کولش بالا بره که خستش کنه و احساس غریبی نکنه.خودمم نوکر سایت همسریابی مذهبی قم هستم.این خودخواهیه سایت همسریابی مذهبی!
منم سایت همسریابی مذهبی ترنم دارم
منم سایت همسریابی مذهبی ترنم دارم از سایت همسریابی مذهبی قم نگهداری کنم, بارانام حق داره با پدربزرگش باشه, ساسانم حق داره سایت همسریابی مذهبی قم رو ببینه! او...چه همه محق شدین یهو! خوبه فامیلیتونو بذارید حقی...بهتون میاد و بعد زد زیر خنده.اما سایت همسریابی مذهبی تلگرام که عصبی شده بود فریاد بلندی زد و گفت: لوده بازی در. ..نیار...دارم باهات جدی حرف میزنم! تو خیلی لجبازی...خیلی و بعد هم بدون حرف دیگری گوشی را قطع کرد.سایت همسریابی مذهبی باز هم زد زیر خنده.به این رفتار خواهرش عادت کرده بود که آخر هر مکالمه جیغ جیغ کند و بعد هم بدن گوشی را قطع سایت همسریابی مذهبی آغازنو برای همیشه کند.