ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل سمانه
سمانه
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
42 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
29 ساله از تبریز
تصویر پروفایل کیانوش
کیانوش
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل الهه
الهه
43 ساله از کرج
تصویر پروفایل حسن
حسن
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل بینام
بینام
47 ساله از کرج
تصویر پروفایل امیر
امیر
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل سایه
سایه
22 ساله از تبریز
تصویر پروفایل نوید
نوید
36 ساله از بندر عباس
تصویر پروفایل خوشکل خانوم هستم
خوشکل خانوم هستم
26 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل ایمان
ایمان
28 ساله از مشهد

سایت صیغه یابی ناز یارچیست؟

لام تا کام حرف نمیزد ازدواج موقت نازیار آقا دلم میخواد تا وقتی که هستم دست شمارو بزارم تو دست هم حس بدی بهم دست داد یه حس بچگونه

سایت صیغه یابی ناز یارچیست؟ - صیغه یابی


لینک سایت صیغه یابی ناز یار

اینو گفت و نگاه خیرشو به سایت صیغه یابی ناز یار که سرشو پایین انداخته بود دوخت نگاهی به اطرافم انداختم ؛ مامانم نبود... هر دوتاشونو رحمت کنه نگاهش بین من و سایت صیغه یابی ناز یار معلق موند سایت صیغه یابی نازیار کدام است؟ آقا شما دوتا تنها دارایی های من از این دنیا هستین ؛ هر چی دارم و ندارم واسه شما دوتاست... حرفاش فضای خوبی نداشت، میشد حدس زد که تهش قراره به کجا برسه با اینکه از شنیدن حرفایی که حدسشونو میزدم بیزار بودم اما بخاطر احترامی که واسش قائل بودم سکوت کردم ادامه داد.

سایت صیغه یابی نازیار کدام است؟ آقا همه ی آرزوهام واسه شما

سایت صیغه یابی نازیار کدام است؟ آقا همه ی آرزوهام واسه شما دو نفره دلم میخواد تا وقتی که هستم... مکث کرد ؛ با اینکه همیشه ته دلم یه ناراحتی ازش بود اما با شنیدن جملش ناراحت شدم ؛ بدشو نمیخواستم ؛ شاید یه موقع هایی رفتاراش و حرفاش اذیتم میکرد اما بالاخره پدربزرگم بود شما هستین همیشه، سایتون بال سر ماست سایت صیغه یابی ناز یار انگار لال شده بود که لام تا کام حرف نمیزد ازدواج موقت نازیار آقا دلم میخواد تا وقتی که هستم دست شمارو بزارم تو دست هم حس بدی بهم دست داد یه حس بچگونه، یه حسی شبیه بی تابی بی تابی واسه پس زدن حرفایی که شنیدم در آ ِن واحد اخمامو توی هم کشیدم و نگاهمو به دستام دوختم که توی هم گرهشون زده بودم... ازدواج موقت نازیار آقا میخوام نظرتونو بدونم طاقتمو از دست دادم و با لحنی که حرص و عصبانیت کنترل شده ای رو داد میزد گفتم: راجع به چی دقیقا؟ آروم خندید و فنجونشو روی عسلی کنارش گذاشت... ازدواج موقت نازیار آقا هنوزم زود رنجی راجع به هم دیگه نفسمو با صدا بیرون فوت کردمو سرمو پایین انداختم سیاستش مال خودش بود...

آقا سایت همسریابی نازیار تو بگو

آقا سایت همسریابی نازیار تو بگو با لحن گرفته ای گفت: سایت همسریابی نازیار چی بگم آقاجون؟ کاش میشد ازدواج موقت نازیار یه چیزی بگه که آقاجون به کل بیخیال شه و دیگه حرفشم نزنه سایت صیغه یابی نازیار کدام است؟ آقا چقد سوال میپرسین، گفتم که راجع به هم دیگه نظرت راجع به دنیز چیه؟ سایت همسریابی نازیار حرفی نزد مامان هم توی این موقعیت آب شده بود رفته بود زی ِر زمین سکوت بینمون بود ؛ سرمو بال آوردم و از شانس بدم با سایت همسریابی نازیار چشم تو چشم شدم نگاهش یه جوری بود، یه جور خاص، مثل همیشه نبود نگاهمو ازش دزدیدم... انگار همه چیز تغییر کرده بود ؛ تنها چیزی که مثل قبل بود این بود که طبق معمول اون سکوت میکنه و من باید به سایت صیغه یابی نازیار کدام است؟ آقا بفهمونم که حرفش شدنی نیست و آدم بده شم از فکر کردن به این موضوع حرصم گرفت نگاهمو بی دغدغه توی چشمای سایت صیغه یابی ناز یار دوختم و با حرص گفتم: همیشه من بده میشم یه بارم تو این بار تو بگو نمیشه و نمیتونی.

مطالب مشابه