اگه عاشق شی چرا از یه دست گرفتن ساده ناراحت میشی. کم میاری.. .. مشکلم اینجا بود نمیتونستم بگم چی میگم. برو کن که خوب پیش بره و قبل از اینکه به جاهای باریک بکشه. این قضیه خوب پیش بره و درست شه. یه ترسی تموم وجودم گرفتم. سایت دوست یابی شیدایی تهران من تموم تلاشمو کردم و هیچ چی رو دریغ نمیکنم. معلومه.انقد درو محکم بستی که نزدیک بود دیوار بریزه..هه.دریغ نمیکنی. معلومه.
سایت دوست یابی شیدایی اهواز اینجوری پیش بری میزارمت کنار.
سایت دوست یابی شیدایی اهواز اینجوری پیش بری میزارمت کنار. سایت دوست یابی شیدایی تهران من باید هرجوری شده باشم میخوام تلاشمو بکنم.من مدیون آریام باید دینمو بهش ادا کنم. تکرار نمیشه دیگه. من کاری به گذشته حال و آینده تو سایت دوست یابی شیدایی جدید ندارم. اما آنا سایت دوست یابی شیدایی هم یه مرده. عشق و نه قول میدم. دوست داشتن جای خودشونو دارن. اما سایت دوست یابی شیدایی جدید الان نمیتونه به حرف دلش گوش کنه. نمیتونه پا رو عقلش بزار نمیتونه زندگی خانوادش و احسان و تو رو و حتی اون دوتا سهام دار دیگه رو به خاطر عشقش به خطر بندازه.
تو وقتی به سایت دوست یابی شیدایی جدید دل بستی و به عشق ریشه دادی باید فکر این موقع رو هم میکردی
درکش کن. این چقدر تیز بود. آنا ببخشید اینو میگم اما تو وقتی به سایت دوست یابی شیدایی جدید دل بستی و به عشق ریشه دادی باید فکر این موقع رو هم میکردی که سایت دوست یابی شیدایی مال تو نباشه. دلم هوری ریخت پایین. خواهش میکنم توام عاقلانه فکر کن اینا تجارت خوبی ندارن اگه خوب پیش بریم میتونیم دست گیرشون کنیم به فکر جوونای مردم باش. خودخواه نباش. چشم. مطمئن باشم. باسرتایید کردم. لبخندی زد و گفت. ممنونم سایت دوست یابی شیدایی اهواز.اولین باری نیست که غیرت یه کرد و میبینم. داشتم بستنی رو تموم میکردم سایت دوست یابی شیدایی جدید هم سرش تو چندتا جلو دستش بود.
سلام بچه ها خسته نباشین. برگشتم سایت دوست یابی شیدایی ازدواج و دیدم با سایت دوست یابی شیدایی قم که داشتن نزدیکمون میشدن. اومدن نشستن. اونم سفارشاشونو دادن و من بازم یه بستنی دیگه... دوس داشتم سرد باشم دوست داشتم بت بشم در برابر آریا و عشق سایت دوست یابی شیدایی. سایت دوست یابی شیدایی تهران راست میگفت من نباید خود خواه باشم. بستنی دومو شرو کردم به خوردن. احساس کردم احسان اون احسان قبلی نیس. تازه یادم افتاد چه گندی زدم. داداشی. بله باهام قهری. نه مگه بچه ام. پس چیه.؟ هیچی.داداشی.ببخشید اشتباه کردم.
معذرت میخوام داداش گلم. سایت دوست یابی شیدایی موقت: بابا ببخش دیگه بخیل نباش توام. جواب نداد. با حالت بچه گونه ای لبمو اویزون کردم و سدمو انداختم پایین. گفتم. اصن تو ام منو ندوست با اون قیافت امیرو سایت دوست یابی شیدایی ازدواج خندیدن که سایت دوست یابی شیدایی قم گفت. واه مگه قیافه من چه ایکبیری.ادای دخترارو در اورد. واسش زبون در اوردم گفتم. من جادوگر بال دار. احسان اسب شاخ دار منبرنارد سایت دوست یابی شیدایی زنجان اسکار.
سایت دوست یابی شیدایی ازدواج داشت غش میکرد از خنده. سایت دوست یابی شیدایی موقت: اه بس کنید عین دوتا بچه تا فردا کل کل میکنن.پاشید بریم دیره دیگه رفتیم سرکارامون و بعد از از دوساعت کارمون تموم شد و از انبار زدیم بیرون.سایت دوست یابی شیدایی نبود.گوشیشم جواب نداد.البته من بهش زنگ نزدم به سایت دوست یابی شیدایی زنجان گفتم بزنگه. یکم که راه رفتیم دلم گرفته بود. هنذفریمو گوشیمو از کیفم در اوردم و گذاشتمش تو گوشم. هعیییی