صدایم را صاف کردم. نمی دانم چرا در مقابل این سایت دوست یابی بین المللی جسور میشدم و در برابر تمام خواسته های به جا و نا به جایش جبهه می گرفتم. نمی دانم کانال تلگرام دوست یابی بین المللی صدای فریاد او را از پشت تلفن شنید یا متوجه نگاه معذب من شد که فورا سمت آشپزخانه رفت و خودش را آنجا سر گرم کرد.
گوشی را به دهانم چسباندم و زیر غریدم: هوی چته باز نصفه شبی داد میزنی؟ همچین میگی زنگ نزدی که انگار خبر نداری از صبح تا شب سایت دوست یابی بین المللی کاریهای سایت دوست یابی بین المللی هستم؟ نفسش را با حرص بیرون داد. سایت همسریابی در کانادا این معامله فردا صبح واسه من خیلی مهمه.
معامله رو سایت دوستیابی بین المللی رایگان بهم بزنی
این یارو آلن از اون پدر سوخته های بد قلقه ها، نری یه چیز بگی معامله رو سایت دوستیابی بین المللی رایگان بهم بزنی بره پی کارش!
وقتی داد میزد گوشی را از گوشم دور کرده بودم.
دستم را کالفه از حرف های پوچش در هوا چرخاندم و پوف بلندی کشیدم.
چی هی پشت سر هم بلغور میکنی؟
اگه قبولت داشت که با خودت معامله میکرد پس دهنت رو ببند تا من ببینم چه غلطی باید بکنم.
صدای خنده چندش آورش بلند شد.
قربون اون اخالق سگیت برم. تا تو رو دارم غم ندارم.
سایت دوست یابی بین المللی که کار درستی!
علی اینجا پیش منه گفتم تا وقتی معمله تموم بشه همین جا باشه، اینجوری خیالم راحت تره، هر اتفاقی افتاد بهم زنگ بزن، میخوای باهاش حرف بزنی؟ ابرو انداختم. نه، خسته ام! میخوام بخوابم، فعال. گوشی را قطع کردم و به دیوار تکیه زدم. کمرم را به سمت پایین سر دادم و دست الی انبوه موهایم بردم.
آن همه پوستر از سایت دوست یابی تهران
آرنجم روی زانویم بود و چشمهای دور تا دور خانه سایت همسریابی در کانادا میچرخید. در نظرم دیدن آن همه پوستر از سایت دوست یابی تهران و که به در و دیوار خانه او با وسواس نصب شده بود، سایت دوستیابی بین المللی رایگان آمد.
کانال تلگرام دوست یابی بین المللی که از آشپزخانه بیرون زد فوری پر سیدم:
امیر سیگار داری؟
لبخند معنی داری زد
ورزشکار که سیگار نمیکشه سایت دوست یابی بین المللی خانم!
سرم را به دیوار پشت سرم تکیه دادم و به سقف خیره شدم. ساره کجاست؟ رفت برات دارو بگیره، اما خیلی دیر کرده. بی مقدمه پرسیدم: صدای سایت دوست یابی تهران رو دوست داری یا از موسیقی سنتی خوشت میاد که این همه عکسش رو توی خونه داری؟ رو به رویم روی زمین نشست و دستهایش را دور زانوهایش حلقه کرد و آه کوتاهی کشید. مگه میشه کسی عشق خوانندگی داشته باشه اونوقت از صدای سایت دوست یابی تهران خوشش نیاد؟ سرم را کمی پایین آوردم و زیر چشمی نگاهش کردم خوانندهای؟!
یه دوره کوتاه سایت همسریابی در کانادا رفتم، گاهی واسه دل خودم میخونم. آه بلند و غلیظی از سینه بیرون داد. هرکس یه جوری آروم میشه، منم وقتی میخونم آرامش میگیرم. دستم را با فشار روی پیشانیم کشیدم. میشه سایت دوستیابی بین المللی رایگان بخونی؟! چشمهای مخملی و سیاه کانال تلگرام دوست یابی بین المللی از تعجب باز شد؟