ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل فاطمه
فاطمه
30 ساله از تهران
تصویر پروفایل دانیال
دانیال
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل باران
باران
48 ساله از کرمانشاه
تصویر پروفایل تینا
تینا
44 ساله از شیراز
تصویر پروفایل ابراهيم
ابراهيم
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل صدف
صدف
36 ساله از کرمان
تصویر پروفایل سمیرا❤️
سمیرا❤️
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل پیام
پیام
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل پیروز
پیروز
42 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل علی
علی
38 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل رضا
رضا
51 ساله از اهواز
تصویر پروفایل باران
باران
40 ساله از تهران

سایت دوستیابی و همسریابی انلاین

دوستبابی انلاین. بعد قیافه حق به جانبی رفت و گفت: البته نمیتونید هیچ ایرادی از کارم بگیرید. چون طبق خواسته خودتون من باید فقط جواب تلفن ها رو میدادم

سایت دوستیابی و همسریابی انلاین - دوستیابی و همسریابی


تصویر سایت دوستیابی و همسریابی انلاین

بعد هم رو به ثبت نام پستو گفتم: مگه من با شما شوخی دارم. سایت دوستیابی و همسریابی هم خیلی جدی گفت: بنده هم با شما شوخی ندارم پس منظورتون از این حرف چیه ؟! یه نگاه به صورتتون انداختید؟ دست رو به صورت کشیدم (مگه صورت چشه دوستبابی انلاین با این کارم ثبت نام پستو لبخندش پررنگ تر شد اما سرش رو انداخت پایین که من متوجه خندش نشم. یه دفعه فهمیدم چه خبره به کف دست نگاه کردم و گفت: وای... همش پاک شد امیر و ثبت نام در سایت دوست یابی با تعجب به نگاه کردن. گفت: از شرکت معراج زنگ زدن و گفتن اون محا سبات شما در ست بوده. بعد هم یه سری ارقام دادن گفتن باید به اون دوستبابی انلاین که اینجا هست، مطابقت کنید.

سایت دوستیابی و همسریابی گفت: پس بالاخره تماس رفتن

سایت دوستیابی و همسریابی گفت: پس بالاخره تماس رفتن.خب کجاست؟ چی کجاست؟ همون ارقام دیگه. سرم رو پایین انداخت و گفت: کف دست نوشته بودم اما پاک شده. خانوم صداقت شوخیتون رفته؟ سرم رو بلند کردم و گفت: به هیچ عنوان بعد کف دستم رو نشون دادم و گفت: بفرمایید. هرچی نوشمت پاک شده.یعنی سیاه شده ثبت نام در سایت دوست یابی بلند زد زیر خنده. ثبت نام پستو دست تو موهاش کشید و در حالی که سعی میکرد به خودش مسلط باشه گفت: مگه نمیتونستید رو یه کاغذ بنویسید ؟ خواست این کار رو بکنم اما (اشاره به میز کردم) اینجا شتر با بارش میشه.

دوستبابی انلاین. بعد قیافه حق به جانبی رفت

چه برسه به قلم، دوستبابی انلاین. بعد قیافه حق به جانبی رفت و گفت: البته نمیتونید هیچ ایرادی از کارم بگیرید. چون طبق خواسته خودتون من باید فقط جواب تلفن ها رو میدادم. قرار نبود من چیزی یاداشت کنم و به شما تحویل بدم. سایت دوستیابی و همسریابی یه نگاه به ثبت نام در سایت دوست یابی که هنوز داشت میخندید کرد و پوفی کرد. بعد دوباره به طرف من بر گشت و گفت: یعنی شما از صبح تاحالا یه تیکه کاغذ سفید پیدا نکردین......ثبت نام پستو هرچی رو که باید مینوشتید ثبت نام در سایت دوست یابی کردم، اما نه تو کاغذ.

حتما میخواهید بگید همه رو رو دستتون نوشتید. وبعد به مداد چشم که رو میز بود اشاره کرد و ادامه داد: و حتما هم با این مداد چشم رو برداشتم و تو جیبم گذاشتم و گفتم: تقریبا. سایت دوستیابی و همسریابی

لطف کنید و دوستبابی انلاین بدید منظورتون از تقریبا چیه ؟ کمی از میزم فاصله رفت و عقب رفت

مطالب مشابه