ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل یاشار
یاشار
37 ساله از همدان
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل رویا
رویا
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل ساره
ساره
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل سارا
سارا
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
35 ساله از مرودشت
تصویر پروفایل سحر
سحر
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل سحر
سحر
41 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
31 ساله از شیراز
تصویر پروفایل سمیرا
سمیرا
36 ساله از اسلامشهر
تصویر پروفایل حمید
حمید
39 ساله از اصفهان

رستوران بهشت لندن در ایران

تلفن رستوران بهشت لندن بهش لبخند زدم و گفتم: عالی می رقصی بریم شام بخوریم؟ بریم نا متعادل راه می رفتم! اما خودم رو رسوندم روی صندلی میز و نشستم.

رستوران بهشت لندن در ایران - رستوران بهشت


تصاویر رستوران بهشت لندن

 وصل شد به تلویزیون کلا در مورد گوشی من اجازه ای نمیگرفت و رستوران بهشت برين لندن میداشت انگار خودش هم می دونست پرت تر از این حرفام که تو گوشیم یه چیزایی پیدا کنه! هه. .. رستوران بهشت لندن ادرس کی باورش میشه یه مرد جوون این همه وقت رو با یه دختر فوق العاده زیبا زندگی می کنه و یک بار هم حتی با نگاهش ازش سو استفاده نکرده! نمی دونم! شاید دلیلش افسردگی و سرد شدنم از زندگیه! هیچی برام قشنگ نیست. .. البته تا قبل از دیدن موهای رستوران بهشت لندن. .. با پلی شدن آهنگ نا خواسته چشم هام باز شد و رستوران بهشت لندن ادرس جلو چشم های من روسری رو از سرش برداشت و با اون بلوز و شلوار آسمونی رنگش شروع کرد منم رستوران بهشت برين لندن یار با ناز واسه ی عاشق دل تنگ دلم خونه ی دل ...

تپش قلب هام هر لحظه محکم تر می شد! طوری که تمام رگ ها هم نمی تونستند به خودشون تکون بدن تا از شدت زیبایی که جلو چشمم بود قلبم ایست نکنه. ..! رستوران بهشت لندن فینچلی نفسم راهش رو گم کرده بود و داشت از چشم هام میزد بیرون. ..! تمام رشته های مغزم تبدیل شده بودن به قلب های ریزی که دیواری که حرمت بین منو رستوران بهشت لندن بود رو داشتن خراب می کردن. .. همه چی بهم ریخته بود! همه چی تو روح و روان و جسمم دستم گذاشتم رو قلبم. .. غرق حرکات موزون و ظریفش بودم. .. رستوران بهشت لندن فینچلی حرکات موهاش. .. برخورد موهاش به صورتم. .. وقتی دیوانه وار می چرخید. .. نمی دونم! نمی دونم. .. چه خبر شده؟ چه بلایی داره میاد سرم؟ فقط نگاهش می کردم. .. بالاخره رستوران بهشت لندن ادرس ایستاد و موهاش پخش شد جلوی صورتش و با شنیدن نفس نفس زدنش متوجه شدم آهنگ تموم شد! اما من هنوز نگاهش می کردم!

برای این که آرامشم برگرد چشم هام رو رو هم گذاشتم و دستم رو از رو قلبم برداشتم و کشیدم داخل موهام. .. رستوران بهشت لندن خوب رقصیدم؟

رستوران ایرانی بهشت در لندن خیلی همراه خوبی بود

تو مهمونی هایی که بچه های دانشگاه می گرفتند من بهترین رقصنده بودم، طوری که برای خودم آهنگ های مخصوص داشتم پیش دیجی، و رستوران ایرانی بهشت در لندن خیلی همراه خوبی بود برای رقصیدن. منو رستوران بهشت لندن جلوی چشم رستوران بهشت برين لندن همه آدم این طوری دل بری می کرده!

تلفن رستوران بهشت لندن بهش لبخند زدم

لعنتی. .. تلفن رستوران بهشت لندن بهش لبخند زدم و گفتم: عالی می رقصی بریم شام بخوریم؟ بریم نا متعادل راه می رفتم! اما خودم رو رسوندم روی صندلی میز و نشستم. .. رستوران بهشت لندن میز رو چید و رو صندلی رو به روم نشست مشغول خوردنی مکارونی بودیم. ..

برای عوض شدن جو متشنج تو وجودم پرسیدم پدر مادرت جواب ندادن؟ یهو قاشقش افتاد تو ظرفش رو سرش رو گذاشت رو میز. ..! از سوالم پشیمون شدم اما انگار دیر شده بود. شک نداشته باش تو رو از یاد نبردن اون ها منو مثل یه قربانی فدا کردند، وقتی این طوری رهام کردند تو کشوری که هیچی ازش نمیدونم. هر چقدر سعی می کنم خودم رو گول بزنم. .. آخرش باز این سوال ها مثل ضربه پوتک می خوره به کمرم و به تسلیم شدن فکر می کنم. متاسفانه ویزای یک ساله دارم و حتی نمی تونم به امید این باشم که سفارت خودش میاد سراغم و من از ایران می بره و از دست فرزاد و بدهی رستوران بهشت لندن فینچلی راحت بشم. من که هستم تو هم یکی از رستوران بهشت لندن ادرس دارای شرکتی تو هم حاضر نمیشی از یک میلیارد پول بگذری دارم کمکت می کنم تا دزد رو پیدا کنی اما پیدا نمیشه سرت رو از رو میز بردار و با لبخند غذات رو بخور من مواظبتم سرش رو بلند کرد و با لبخند غمگینی که بهم زد بی اشتها با غذاش بازی می کرد.

مطالب مشابه