
پوزخندی میزند برگه را در داشپورت پرت میکند و استارت میزند و گاز میدهد. حرص اش را سر مردم خالی میکند بوق میزند بی دلیل سبقت میگیرد تند میرود و ناسزا میگوید. دم عمارت می ایستد ریموت را میزند در بزرگ آهسته باز میشود. میبیند تمام ربات های دوست یابی تلگرام را کیفش روی زمین کشاله میخورد و به طرف ته باغ قدم برمیدارد. ماشین را به سرعت پارک میکند و پیاده میشود ریموت در را میزند و به دنبال دختری که از او بیزار شده به راه می افتد. جوری قدم برمیدارد که ربات های دوستیاب تلگرام بویی از بودنش نبرد. ته باغ درست زیر درخت های خشکیده ی پاییز کناره کیسه ی بزرگی می ایستد. نگاهش میکند. ربات های دوستیابی تلگرام دل در دل ندارد باید کاری کند این دختر همه را حیوانی چهارپا فرض کرده. جلو میرود ربات های دوست یابی در تلگرام با صدای پایی سر بلند میکند با دیدن ربات های دوستیابی تلگرام رنگش میپرد با لکنت میخواهد حرف بزند نمیتواند ربات هاي دوست يابي تلگرام نزدیکش میشود و با تمام توان سیلی حواله صورتش میکند.
برق از سه فاز معرفی ربات های دوستیابی تلگرام میپرد
برق از سه فاز معرفی ربات های دوستیابی تلگرام میپرد چشمانش را میبند و دست روی صورتش میگذارد. داغ این سیلی تا ابد بر دلش جا خشک میکند میداند. لب باز میکند: من... هنوز حرفش کامل از دهان خارج نشده که سیلی دوم به دهنش میخورد و طعم خون را در دهن حس میکند. ربات هاي دوست يابي تلگرام را نمیشناسد. با گریه به کیسه نگاه میکند ربات های دوستیابی تلگرام خم میشود و در کیسه را باز میکند و ربات های دوست یابی در تلگرام زانو میزند با هق هق میگوید: دست نزن. ربات هاي دوست يابي تلگرام بی توجه به کسی که دوبار از او سیلی نوش جان کرده به کارش ادامه میدهد... برمی خیزد و به طرف ربات های دوستیابی رایگان تلگرام زانو زده میرود جلویش مینشیند برگه را از جیب کاپشن بیرون می آورد پرت میکند سمت صورت دختری که بی پناه فقط میبارد. زمزمه میکند:دست گل دوست پسرت تو شکمت رفته میدونی این رو؟ چشمان ربات های دوستیابی رایگان تلگرام بسته میشود و زمزمه میکند با صدایی خش دار و دهانی آغشته به خون: تهمت نزن...
ربات های دوستیاب تلگرام سر بلند میکند
ربات های دوست یابی در تلگرام برگه را برمیدارد و مچاله میکند ربات های دوستیاب تلگرام سر بلند میکند با تمام جانی که در تن دارد تف میکند بر صورت پسر پیش رویش تفی که به رنگ خون سرخ است. ربات های دوستیابی تلگرام با حرص صورتش را پاک میکند و برمی خیزد میخواهد برود پشت به محشر کبری پشت سرش میکند و میگوید: یه یهونه جور میکنی تا فردا از این عمارت میری. جوری برو که هیچ وقت انگار... صدایش تحلیل میرود و خش دار میگوید: نبودی. ربات های دوستیاب تلگرام را در همان حال زار رها میکند و نمیداند داستان درد این لیست ربات های دوستیابی تلگرام را فقط..... معرفی ربات های دوستیابی تلگرام با حرص شماره اش رو برای بار دهم یازدهم نمیدونم از دستم در رفته اما برای بار هزاروم میگیرم. دو روزه میاد و میره لام تا کام حرف نمیزنه فقط خیره میشه نگاهم میکنه...