...سلام، خوش اومدید آقا. در حالی که به سبیلاش دستی می کشید، گفت سلام عرض شد، ممنون خانم. به سرعت جت به سمت آشپز خونه رفتم و قبلش هم گفتم بهترین روش دوست یابی مجازی برم چایی بریزم. وای من، این آدم اینجا چه کار می کنه ؟ یادم اومد از چند روز پیش که مشکوکانه بهم گفت منومی شناسی ؟ بهترین روش دوست یابی مجازی با این که از کارهاش متعجب شده بودم، اما دیگه پی گیر نبودم.
من هنوز نتونسم ماجرای برنامه دوست یابی در اطراف رو درک کنم
حالا پیگیر می بودم، چی عایدم می شد ؟ من هنوز نتونسم ماجرای برنامه دوست یابی در اطراف رو درک کنم، چه برسه به اینکه یک آدمه عجیبه دیگه کپ چشمای خود شنل پوش سر راهم قرار بگیره و بگه منو می شناسی هوف، دیوونه شدم. اما حالا قصدش از اومدن به خونمون چیه ؟ دو لیوان چایی معتدل ریختم و روی سینی گذاشتم. قندون رو هم کنارش گذاشتم و به سمتشون رفتم. اول به نرم افزار دوستیابی بین المللیر تعارف کردم و بعد به سمت اون مرد رفتم بفرمایید آقا
برنامه دوست یابی در اطراف هم تنها به تکون دادن سر اکتفا کردم
تشکری کرد و برنامه دوست یابی در اطراف هم تنها به تکون دادن سر اکتفا کردم. نرم افزار دوستیابی بین المللیر خوب دخترم، حالا بیا بشین، تا تو رو به نرم افزار دوستیابی بین المللی جان معرفی کنم. پس اسمش آرتین بود ؛ کنار نرم افزار دوستیابی بین المللیر نشستم و منتظرانه گوشام رو تیز کردم.
بابا نرم افزار دوستیابی بین المللی جان
بابا نرم افزار دوستیابی بین المللی جان، مشخصه که شما دخترم رو می شناسید ؛ و اما تو دخترم نرم افزار دوستیابی بین المللی جان پذیرفتن که مسئولیت محافظت از شما رو بر عهده بگیرن. ایشون مدرک ویژه و هم چنین مخفی رو دارن. چی، محافظ ؟ این دفعه نرم افزار دوستیابی بین المللی به حرف اومد بله خانم کوچولو، بنده محافظ شما هستم و هر کجا که هستید، همراهیتون می کنم تا مشکلی براتون پیش نیاد