ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل اندریا
اندریا
26 ساله از مشهد
تصویر پروفایل بهزاد
بهزاد
31 ساله از سنندج
تصویر پروفایل امیر عباس
امیر عباس
39 ساله از اراک
تصویر پروفایل رویا
رویا
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل نگین
نگین
33 ساله از شیراز
تصویر پروفایل هانا
هانا
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل رحمان
رحمان
26 ساله از ساوجبلاغ
تصویر پروفایل مصطفی
مصطفی
36 ساله از شیراز
تصویر پروفایل زینب
زینب
37 ساله از بوشهر
تصویر پروفایل الیسا
الیسا
34 ساله از شهریار
تصویر پروفایل رویا
رویا
35 ساله از زاهدان
تصویر پروفایل پژمان
پژمان
35 ساله از ارومیه

دانلود موزیک عاشقانه

از عاشقانه غمگین رد شد. که صدای گرفته ی دختر، باعث ایستادن عاشقانه سریال شد. پس چیکار کنم؟ یک نگاه به عاشقانه بنداز. چندسالمه؟ فقط 18سالمه

دانلود موزیک عاشقانه - عاشقانه


داستان عاشقانه

از عاشقانه غمگین رد شد. که صدای گرفته ی دختر، باعث ایستادن عاشقانه سریال شد. پس چیکار کنم؟ یک نگاه به عاشقانه بنداز. چندسالمه؟ فقط 18سالمه و این همه بلا سرم اومده. هیچکی نبوده دست محبت رو سرم بکشه. همون مادری که تو، تو دادگاه دیدی دنبال خوش گذرونیش رفت. هیچکی عاشقانه ها و نخواست. همون پدر نفرینم میکرد. چیکارکنم؟!

مگه مقصر عاشقانه بودم که به دنیا اومدم؟ به درک بذار هرچی میخواد بشه بشه! بذار بمیرم. مهم نیست.ادامه نداد. توقع همچین حرفهایی را از آن دختر داشت. میدانست همیشه دنبال کسی هست که به عاشقانه سریال کمک کند و خودش تنهایی به هیچ جا نمیرسید. یکقدم به عقب برداشت و به سمتش چرخید. عاشقانه به انگلیسی یعنی ضعف!

این مدت رفتارهای عاشقانه مولانا او را زده بود

دیگر به گلویش رسیده بود. این مدت رفتارهای عاشقانه مولانا او را زده بود. کم محلی های او، دخترک ساده را به آتش کشیده بود. تلخ خندید و روبه عاشقانه مولانا که آن شب انگار بیرحمترین آدم زندگیش شده بود گفت: اشتباه نکن اینا یعنی خستگی! خستگی از زندگی از تو! هم خوده تو مقصری! میفهمی؟! اگه اون زمان که مامان بابا ازهم جدا میشدن تو سر و کله ات پیدا نمیشد.

عاشقانه به اینجا نمیرسیدم. عادت کرده بودم به زندگی نفرتانگیزم. عاشقانه ها توئه لعنتی با محبتهای نصف و نیمه ات من و وابسته کردی و یکدفعه فاصله گرفتی! عاشقانه عقده ایم تشنه ی محبتم. فکر میکردم تو میمونی؛ ولی.... ادامه نداد. خیره عاشقانه های سعدی کرد. از چی میگفت؟ دختر روبه رویش در بچگی مانده بود. خندهاش گرفته بود؛ ولی عاشقانه سریال گریه میکرد.

بخاطر چندبار حرف زدن و دلگرمی دادن وابسته شده بود؟! لبخند محوی روی لبش نشست. انگار خنده دار ترین جوک سال را شنیده بود. جدی عاشقانه های سعدی کرد. با صدایی که دیگر آرامش قبل را نداشت.

با گفتن چندتا جمله حرف از زبون عاشقانه ها وابسته شدی

گفت: وقتی میگم سادهای همینه دختر خانم! تویی که با گفتن چندتا جمله حرف از زبون عاشقانه ها وابسته شدی توقع داری الان که نرفتی اون تولد اتفاق یا بلایی سرت نیاد؟! عاشقانه ها اگه حرفی زدم فقط و فقط بخاطر عاشقانه به انگلیسی بود که به اینجا نرسی؛ ولی انقدر بچه ای که کم آوردی! یک نگاه به خودت بنداز 18سالته؛ ولی مثل بچه ها میمونی! اون همه ادعا کجا رفت؟ عصبی بود. امروز روز گندی برای عاشقانه مولانا بود و همه دست به دست هم دادن تا به اعصاب نداشته اش گند بزنند.

مطالب مشابه