عیییی میمردی یکم تحمل میکردی ببین منو به گند کشوندی عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا سیاه سفید ناتوان سرشو باال آورد انگار ضعف شدیدی کرده بودو اصالا حالش خوب نبود به لباسم نگاهی کرد دستشو سمتش آورد که باعث شد سریع مچشو بگیرم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا ت...تمیز...ش...می...کنم با حرص پوفی کشیدم بلندش کردم و به سمت دستشویی بردمش کمکش کردم جلوی توالت فرنگی بایسته ای بابا الان که به حضور سولین نیاز داشتیم حالش بد بود کمر بی جون عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا جدید توی دستام لرزید دستاشو به کاشی های بالای توالت فرنگی گرفته بودو نفس نفس میزد منم درحالیکه پشت سرش ایستاده بودم یه دستم روی کمر سمت راستش بود تا اگه خواست بیفته بتونم بگیرمش عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا م...من...خوبم...تو...تو...برو آره خب کاملا از حالو روزت معلومه به خاطرهمین موندم یکم باهم گپ بزنیم نیست هردومون خواب نداریم
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا پلاس چیزی نگفت
به خاطرهمینه عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا پلاس چیزی نگفت کالفه پوفی کشیدم دیدم دیگه باالا نمیاره هرچند همشو روی من بدبخت خالی کرده بود خواستم بگم ببرمت رو تختت که یکهو یه عوق دیگه زد و دوباره باال آورد چشمامو روی هم بستم و رومو ازش گرفتم داشت کم کم حال خودمم بد میشد دستم از روی کمرش برداشته شد صدای عوق زدناش، زجه زدناش، نفس نفس زدناش، ناله های ریزش داشت کاری میکرد دلم براش بسوزه و یه طوری بشم انگار راضی به این حالو روزش نبودم سست و بی رمق گوشه توالت فرنگی نشستو چشماشو بی رمق روی هم بست به سمتش برگشتم با این لباسا که نمیتونستم از روی زمین بلندش کنم با حرص پوفی کشیدم کت تنمو درآوردم و با حالت چندشی دکمه های لباس مردونمو باز کردم شکر حداقل یه رکابی زیر لباسم پوشیده بودم هرچند به نظرم با این وضع هم درست نبود مقابلش باشم لباسامو انداختم گوشه دستشویی به سمتش رفتم و تن رنجورشو خواستم بلند کنم که دستاش بی رمق روی بازوم نشست و مانع شد عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا ن...نه میبرمت رو تخت عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا جدید دلم فکر نکنم چیز زیادی خورده باشی که باز بالا بیاری هرچی خوردی بالا آوردی دیگه تموم شده خواستم باز بلندش کنم که اجازه نداد با اخم بهش نگاه کردم که ناتوان چشماشو باز کرد وقتی نگاهم به چشمای عسلیش که یکم قرمز هم شده بود افتاد احساس کردم برای یه لحظه کوتاه قلبم روی ویبره خفیفی رفت.
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستاگرام ت...تکونم...ن...نده
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستاگرام ت...تکونم...ن...نده...تو...برو انتظار داری اینجا تنها ولت کنم؟ پاهاشو با ناتوانی دراز کردو چشماشو روی هم بست صورتش از درد توهم رفت و دوباره دستشو روی شکمش گذاشت دونه دونه اشکاش از گوشه چشماش روی گونه هاش غلتید تحت تاثیرش قرار گرفته بودم چرا حر ف نمیزد بفهمم چشه عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا میخوایی ببرمت دکتر؟رنگت پریده عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا جدید ن...نه...ت...تکونم...ن...نده پوفی کشیدم و همچنان بهش نگاه کردم اما اون چشماشو بسته بودو بعضی وقتا از درد دستشو روی شکمش میذاشتو مینالید یکهو یاد نوشیدنی که خورده بود افتادم به خاطرهمین با حرص گفت: به خاطر اون نوشیدنی لعنتیه بهت گفتم ازش نخور بهت نمیسازه عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستاگرام چیزی نگفت روی زانوهام راست شدم میرم یه لباس تنم کنم برمیگردم تکون نخوری.
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا سیاه سفید ضعف داری
عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا سیاه سفید ضعف داری می افتی یه جاییتم میشکنه منتظر جواب از جانبش نبودم درعوض سریع از اتاق خارج شدم و به سمت اتاق خودم رفتم همه المپ ها خاموش بود این یعنی بچه ها خوابیدن وارد اتاقم که شدم به سمت کمدم رفتم یه تیشرت جذب مشکی از توش درآوردمو تنم کردم و بعد دوباره به سمت اتاق عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا طبیعی به راه افتادم وقتی وارد اتاق شدم صدای نالش از توی دستشویی شدم وارد دستشویی شدم عکس پروفایل عاشقانه بدون متن اینستا سیاه سفید نگاهی بهم کرد احساس کردم.