یه سوال می پرسم انتظار دارم صادقانه جوابم و بدی.تو به دانلود برنامه دوستیابی bumble عالقه داری؟میخوای باهاش زندگی کنی؟ برای اولین بار بود که جلوی یه بزرگتر شرم رو گذاشتم کنار و خیلی جدی گفتم: بله. مطمئنی؟پشیمون نمیشی؟ مطمئنم که هیچوقت از انتخاب دانلود برنامه دوستیابی bumble پشیمون نمیشم. همه چی رو بسپر به من، خودم همه چیز رو درست می کنم.فقط میخوام با مادرت خصوصی صحبت کنم. سرم رو به نشانه ی مثبت تکون دادم و دانلود نرم افزار دوست یابی tinder با اومدن مامان به اتاقم رفتم.
بعد از یک ساعت مادر دانلود نرم افزار دوستیابی bumble خداحافظی کرد و رفت. به آشپزخونه رفتم تا ببینم چه موضوعی بوده که باید بدون حضور من گفته می شد. مامان با دیدن من اخمی کرد و گفت: تو هم با این انتخاب کردنت. با اعتراض گفتم: اِ مامان مگه چشه؟ چشم نیست گوشه.این پسره خجالت نمی کشه؟
دانلود برنامه دوست یابی tinder سراغ داشتم
با لحنی خشن و ناراحت که کمتر از دانلود برنامه دوست یابی tinder سراغ داشتم گفت: مگه چی شده؟معلوم نیست چیکار کردی که پسره انقدر مگه چی شده؟ پررو شده. میگه میخوام به زنم بشم. یه صیغه ی محرمیت بخونین تا پدرم برگرده. اینجوری خیالم راحته که هستی مال یعنی چه مامان ؟چرا اینجوری درموردش حرف میزنی؟مگه چیکار کرده؟ منه. خب راست میگه چی چی رو راست میگه؟ نکنه این حرف خودته و مادر اون بیچاره رو واسطه کردی؟ که نکنه منو از دست بده اینجوری میخواد مطمئن بشه که انتخابم دانلود برنامه دوستیابی bumble. مخالفت نمی کنین، حرف و حدیث هایی که پشت سر منو شاهرخه رو انکار نمی کنین.
چرا؟چرا مامان؟چرا پشت من تقصیر من نیست، تقصیر شماست.شما میدونین من به دانلود نرم افزار دوستیابی bumble عالقه دارم اما هیچ کاری نمی کنین.با حضور دانلود برنامه دوست یابی tinder کجا خبردار شده ؟خودت بهش گفتی دیگه؟ نیستی؟چرا بیشتر از اینکه مادر من باشی، مادر پسراتی و من انقدر غریبم ؟اگه این پسرای قد دراز و زبون نفهمت جلوی کس و ناکس منو تحقیرم کنن و کتکم بزنن هم هیچی نمیگی.هر وقت خواستین، هروقت اراده کردین آدم فرستادین تو این خونه. مگه من رو دستتون موندم که انقدر عجله دارین.چرا میخوای زودتر منو شوهر بدی؟ یعنی انقدر زندگی خودت و آرامشت مهمه که هیچ قدمی برای تنها فرزندت برنمی داری؟ مامان که از شدت خشم سرخ شده بود نزدیکم اومد و چنان سیلی ای به صورتم زد که برق از چشمام پرید. اشک از چشمام سرازیر شده بود و بی امان می بارید. دیگه زده بودم به سیم آخر و هیچی حالیم نبود.این اولین باری بود که از مامانم سیلی می خوردم. دستم رو صورتم بود وچشمم خیره به مامانم و گفتم: مامان، صادقانه بهتون میگم، من جز دانلود برنامه دوست یابی tinder به هیچکس دیگه ای فکر نمی کنم.اگه قرار باشه بمیرم هم زیر سقف دیگه ای جز خونه ی دانلود نرم افزار دوستیابی bumble نمیرم.
اگه یکبار دیگه اسم مرد دیگه ای تو این خونه بیاد، رنگ منو نمی بینی. اینو گفتم و به اتاقم پناه بردم. از خودم تعجب می کردم. خیلی جرات نداشتم که تو روی خانواده م بایستم اما امشب این کارو کردم هرچند که سزاش رو هم دیدم اما دانلود برنامه دوستیابی bumble ارزششو داشت.
خانم دانلود نرم افزار دوست یابی tinder. به سمت صدا برگشتم
خانم دانلود نرم افزار دوست یابی tinder. به سمت صدا برگشتم. دانلود نرم افزار دوستیابی bumble بود که دوان دوان از دور داشت می اومد. نفس زنان گفت: سالم. سالم. میخوام باهات حرف بزنم. کار خوبی کار بدی نکردم.این حق منه که به همسر آینده م محرم باشم. تو نخواستی که همه بدونن وگرنه من مشکلی نداشتم.