شماها خوب نمک خوردید و اپ دوستیابی برای ایفون شکستید کل تو این خطین نه ؟ به جای خوشرویی طرف مقابلو میزنید واسه ی چیزی که نه میدونید و نه خبر دارید هه جالبه! و بعد عصبی توی صورتش نگاه کرد نباید دخالت میکرد اپ های دوستیابی برای ایفون بعد از دو روز به حرف اومد و با صدای گ رفته ای گفت: ببخشید فکر نمیکنم به تو ربطی داشته باشه! بعدم تو غلط میکنی تو دعوای خانوادگی ما دخالت میکنی حتما پدرم صلح این کارو دونسته همه که مثل تو احمق نیستن خانم محترم! اپلیکیشن دوستیابی برای ایفون نمیکنم بشناسمت شما ؟ نگین محض اطلاعتون اپ دوستیابی برای ایفون در ایران اداره و دایره من عشق قدیمی آقا امیر هستم فکر کنم همجا بدونی دیگه عشقای قدیمی از عشقای جدید پا برجا ترن و زود از یاد نمیرن مهسا جان و عشق جدید و نو خیلی قدمت ندارن اونم هنوز عشقی که مشخص نشده و از طرف شما یک جانبست هه! و پیروزمندانه به اپلیکیشن دوستیابی ایفون نگاه کرد واای همچی داره بهم میریزه امیر نگین جان بس کن.
اپ های دوستیابی برای ایفون وسط حال نشسته بود
بهتره این موضوعو خاتمه بدیم با صدای افتادن چیزی سرم رو برگردوندم اپ های دوستیابی برای ایفون وسط حال نشسته بود و جیغ میزد و داد
یکشید رفتم سمتش اپلیکیشن دوستیابی برای ایفون ؟ اپلیکیشن دوستیابی برای ایفون خانوم ؟
چیشد ؟ مهسا ؟ با دستش کوبوند روی قفسه سینم برو گمشوووووووو نمیخوام ببینمت حالم ازت بهم میخوره برو با عشق قدیمیت برو ازت متنفرم رو به نگین با داد گفت: تو هم برو با امیرت برید ازتون متنفرم از همتون متنفرم برو نگین امیر مال خودت نمیخوام من هیچکیو نمیخوام بریدددددددددد همتون عصبی خواستم برم بالا که نگین دستمو گرفت و گفت: کجا میری ؟ چرا از خودت دفاع نمیکنی ؟ چرا نمیگی که مهسا توی اینطوری شده و حال خرابش به تو ربطی نداره چرا نمیگی ؟ چرا اینقدر راحت کنار میای خب واستا دفاع کن خواستم حرفی بزنم که اپ دوستیابی برای ایفون بلند داد زد: بستهههههههههههههههههههههه تمومش کنیددددددددددد همه ساکت شدن رفت.
اپلیکیشن دوستیابی ایفون هم همیشه و تا الان خواهرم بوده
پسمت آقا مهیار رستا: عمو مهیار شما جای پدر منی و اپلیکیشن دوستیابی ایفون هم همیشه و تا الان خواهرم بوده و هست ولی این رسمش نیست من قلبم مریضه من داغونم اسم پدر میاد خودمو میبازم وقتی شما میگی اپ های دوستیابی برای ایفون بابا من یاد بابا آرش میفتم تمومش کنید بس کنید من... .. نمیخواستم بهتون بگم ولی زمان زیادی برای زندگی ندارم ممکنه هر لحظه این لامصب از کار بیفته و با یک سکته تموم بشه زندگیه پر مشغله من... .. امیر مقصر نیست عمو مهیار اپ دوستیابی برای ایفون در ایران توی یک اینطوری شده و برای حال روحیشم یک دعوا بوده که بعد هم از جانب شخص مقابل مطمئنم عذرخواهی صورت گرفته تموم کنید اپ دوستیابی برای ایفون رو شب مهمونی داریم.
نفهمم کسی از کسی دلخوره و گرنه دیگه قرصامو نمیخورم و تمام بس کنید ای بابا نگین توئم نخود آش نشو اه اپلیکیشن دوستیابی برای ایفون تو هم بیا اینجا کارت دارم ای بابا شورشو در آوردید همگی من که از همه کوچیک ترم باید اینجا بگم بهتون بجای اینکه رها پیدا شده بخندیم فقط از هم اول کلکل دعوا گریه بغض و کتک کاری بس کنید دیگه الان تن مامان اپ دوستیابی برای ایفون و بابا آرش میلرزه تو خاک من براتون مهم نیستم حرمت اونا رو نگه دارید... ...... با اینکارتون فقط حرمتارو میشکنه و بعد دست اپلیکیشن دوستیابی ایفون رو کشید و رفت توی اتاق نگینم رفت توی رستا خسته شده بودم از هر جنگ و دعوایی تموم احتراما رو همشون گذاشته بودن