ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مینو
مینو
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
30 ساله از تویسرکان
تصویر پروفایل آرمان
آرمان
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیرسام
امیرسام
30 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
57 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
32 ساله از قم
تصویر پروفایل ستاره
ستاره
34 ساله از تهران
تصویر پروفایل پریسا
پریسا
29 ساله از تبریز
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
45 ساله از تهران
تصویر پروفایل رقیه
رقیه
30 ساله از تهران
تصویر پروفایل سارا
سارا
23 ساله از شیراز
تصویر پروفایل عسل
عسل
28 ساله از تهران

حرفهای عاشقانه دل و دلبری

حرف های عاشقانه دلتنگی و دوری هق هقهاش نالید: آره من میرم، میرم تا لبخندت رو با بهار ببینم، حرفهای دلتنگی عاشقانه کوتاه میدونی لبخندت خیلی قشنگه

حرفهای عاشقانه دل و دلبری - عاشقانه


حرفهای عاشقانه دل و دلداری

با نالهای که توی سرم اکو شد، یادم اومد که من لحظاتی رو بدون نفس کشیدن به تماشای صحنهای از نامردیهای خودم ایستادم. دستی به چشمهام کشیدم؛ حرفهای عاشقانه دل دارم خواب میبینم یا نه، کابوس! آخ!. . . چرا واقعیت اینقدر دردناکه؟! مقابل نگاه مبهوتم حرفهای عاشقانه دلتنگی بود که هقهق میکرد و نمیتونست به سیمای برفی مانندش که الان سرخ شده بود و گاهی هم اون شیشه ریزههای توی پوست چهرهاش برق میزدند، دست بزنه! واقعا حرفهای عاشقانه دل بود؟! حرف های عاشقانه دلنشین بلندش توی گوشام زمزمه شد و هرلحظه باعث فوران کردن خشم وجودم میشد. آرتام! برو از خونه ی من بیرون، برو بیرون ازت متنفرم! دندونهام روی هم ساییده شد، با خشم نگاهش کردم و عربده ای کشیدم که خودم از صدای بلندم به لرزه در اومدم چه برسه به حرف های عاشقانه دلبری که حالا داشت مثل گنجشکی که از آشیونه دور شده بود و راهش رو گم کرده و قراره توسط گرگی شکار بشه میلرزید. اونی که باید از خونه بره بیرون تویی نه من! حالا هم گمشو برو بیرون... چرا اینقدر بی رحم شدم؟ من الان دارم با حرفهای عاشقانه دل اینطوری حرف میزنم؟

حرفهای عاشقانه دلتنگی رادمهر؟ زانوهاش بر اثر ضعف بدنیش به لرزه در اومده بود و من اینارو با چشم خودم دیدم ولی دم نزدم.. .

حرفهای دلتنگی عاشقانه کوتاه میدونی لبخندت خیلی قشنگه

حرف های عاشقانه دلتنگی و دوری هق هقهاش نالید: آره من میرم، میرم تا لبخندت رو با بهار ببینم، حرفهای دلتنگی عاشقانه کوتاه میدونی لبخندت خیلی قشنگه، حتی...حتی با کس دی...دیگه ای! فقط یادت باشه حرفهای عاشقانه دل قبل از اینکه تو بشی قاتل قلبش مرده! حرف های عاشقانه دلتنگی و دوری مثل گنجشکم! حرفهای عاشقانه دلتنگی دلم خیلی کوچیکِ ولی خدا و آسمونم بزرگ، و یه چیزی برام خیلی سخته اونم نبودن کسی که عاشقشم، من با همین قلب کوچیک دوست داشتم، فکر نکن کوچیک ها نه! گنجشک ها بدون همون قلب میمیرن.. . حرف های عاشقانه دلبری... من زمان زیادی برای زندگی ندارم، میرم ولی مطمئن باش هرجا که باشی با هرکی که باشی بازم دلت برای کبوتر مرده ی قصه ی زندگیت تنگ میشه، دلت تنگ میشه، میای مراسم ختمم و میگی نه خاک نریزین روش از تاریکی میترسه.

حرفهای دلنشین عاشقانه می کرد دستم رو نزدیک صورتش بردم

نزدیکش شدم، با چشمهایی که پشیمونی حرف اول رو میزد و حرفهای دلنشین عاشقانه می کرد دستم رو نزدیک صورتش بردم تا شیشه های صورتش از چهره ی برفیش جدا کنم که دستمو پس زد و با بغض خیلی بدی گفت: نه! دست به من نزن، ممکن بهار ناراحت بشه.. .

پوزخندی چاشنی لبش که با خون گلگونی سرخ شده بود کرد و دستش رو به طرف که روی زمین پهن شده بود و سرامیک های برفی رنگ رو فرش کرده بود برد و رو توی مشتش گرفت و با نفرت رو به من لب زد: فقط یک چیزی میمونه، اینم این که من بخاطر عقاید تو سرم کردم ولی الان که تو پا گذاشتی روی حرمت جملات عاشقانه دلتنگی برای عشقم خونت منم پا میزارم روی عقاید مردی که اسم مرد واسش زیاده، حرمتم رو نگه نداشتی حرمتت رو مثل سیگار زیر پاهام له می کنم. .. حرف های عاشقانه دلبری حرفهای عاشقانه دلتنگی با یه نفس روی زانوهای سست و لرزونم بلند شدم و توی یه حرکت، که روی شونههام افتاده بود رو از خودم جدا کردم. چشمهام و به قامت تار و مرتعش حرف های عاشقانه دلنشین که در برابرم وایستاده بود دوختم. تا خواستم قدمی به طرفش بردارم سوزش وحشتناکی توی صورتم دوید و متوقفم کرد.

مطالب مشابه