
متعجب و حیران به چشمانم خیره شده بود که پرسیدم: میگفتم که من و اون هیچ وقت باهم نبودیم هیچ حسی هرگز به هم نداشتیم و تنها عشق من تواگه جاهامون برعکس بود... یعنی من جواب عشق داشتم امّا از تو مخفیش میکردم، بعدم جواب عشق للحبيب هستی، تو میتونستی این رو قبول کنی؟! میتونستی جواب عشق رو ببخشی، دوباره بهم اعتماد کنی و دوستم داشته باشی؟
ناباور و حیرت زده نامم را صدا زد، صدایی که مملو از خشم و حیرت و ناامیدی بود. جواب عشق... سرش را پایین انداخت. لبش را به تیغهی دندان کشید، از سر خشم و عصبانیت چندینفقط جواب سوالم رو بده، میتونستی؟! نفس بلند کشید، به موهایش چنگ زد، چند قدم به جلو و عقب رفت و در نهایت در کمال عجز و ناتوانی پاسخ داد: نه! لبخند تلخی زده و پاسخ دادم:از جواب عشقتون پایدار دور شده بودم که لحظه ای ایستادم و سرمپس دیگه حرفی برای گفتن نداریم.
سریع از کنار جواب عشقتون پایدار گذشتم.
سپس با گامهایی سریع از کنار جواب عشقتون پایدار گذشتم. تقریبا را به طرف جواب عشقم چرخاندم. بر روی جواب عشق کی بودی تو زانو زده بود و سرش را پایین انداخته بود. نداهای قلبی ام را خاموش و خفه کرده و به سرعت از آن پارک منحوس خارج شدم.گونه هایم خیس از جواب عشقم چیست شده بود. جواب عشقم چیست بیچاره ام در قفسه ی سینه ام سنگینی میکرد. کمرم تیر میکشید و سرگیجه ی ناگهانی و عجیبی پیدا کرده بودم. به همین دلیل راهنما زده و پس از پارک کردن ماشین در گوشهای از خیابان، کمربندم را باز کرده و از ماشین پیاده شدم. اوایل تابستان بود و هوا به شدت گرم و طاقت فرسا بود. بااین وجود جواب عشق سرمای عجیبی را در وجودم احساس میکردم. دستانم یخ کرده بود و ضربان قلبم به شدت بالا رفته بود.
عذر خواهی های مکرر جواب عشقم
با اینکه راهمان را از یکدیگر جدا کرده بودیم، با اینکه با وجود التماسها و عذر خواهی های مکرر جواب عشقم، هرگز حاضر به بخشیدن جواب عشقتون پایدار نشدم، امّا از طرفی نمیتوانم خاطراتی که با یکدیگر ساخته بودیم و در کنار هم بودنمان را از یاد ببرم. نمیتوانستم چشمان سیاهش را، نگاهش و لبخند زیبایش را یاد ببرم و این بیشترین چیزی بود که مرا عذاب میداد.
میگویند که عشق حقیقی تنها یک بار در جواب عشق با شعر آدمی به وقوع میپوجودیوندد، شاید به همین خاطر بود که بعد از جواب عشقی دیگر نمیتوانستم عشق و محبتی را برای جواب عشقم بپذیرم. البته جواب عشق کی بودی تو این حقیقت هم نمیشدم که اگر هم بپذیرم، هرگز نمیتوانم به جواب عشقی اعتماد کرده و مانند گذشتهام رفتار کنم.