ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مریم
مریم
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل کبری خانم
کبری خانم
53 ساله از تهران
تصویر پروفایل کوروش
کوروش
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل مانا
مانا
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل امیر
امیر
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل رضا
رضا
38 ساله از ری
تصویر پروفایل نسترن
نسترن
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیرسام
امیرسام
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل مریم
مریم
43 ساله از کرج
تصویر پروفایل رضا
رضا
28 ساله از اصفهان

ثبت نام در سايت همسريابي دوهمدم

ورود ب سایت همسریابی دوهمدم باهاتون حرف نمیزد؟ قهره.ممنونم که مادرمو خندوندی.ما با ورود ب سایت همسریابی دوهمدم غریبه نیستیم

ثبت نام در سايت همسريابي دوهمدم - همسريابي


سايت همسريابي دوهمدم با تصویر

نگار قوانین سایت همسریابی دوهمدم به همه گفته بود که من چای دوست ندارم و برای اینکه من تو رودربایستی قرار نگیرم، برای همه یه نوشیدنی گرم آورده بود. فرزین داخل ساختمون رفت و چند دقیقه بعد با دوربین عکاسی برگشت و تا می تونست از هممون عکس گرفت، بدم نمی اومد از این خاطرات خوبم یه یادگاری داشته باشم.

دست قوانین سایت همسریابی دوهمدم رو گرفت

با فرهاد عکس گرفته بودم اما تنها نبودیم، مهتاب و ورود ب سایت همسریابی دوهمدم هم بودن.فرزین که متوجه ی این موضوع شده بود دست قوانین سایت همسریابی دوهمدم رو گرفت و با اشاره ای به من فهموند که به سمتش برم. منو فرهاد زیر درختی که لخت وسط حیاط جاخشک کرده بود نشستیم و روی برفا عکس انداختیم. این عکس بهترین و زیباترین عکس من تو زندگیم بود. ازت ممنونم فرزین که این خاطره رو برای همیشه بهم هدیه دادی. سايت همسريابي دوهمدم چرا اینا همه خوبن؟ انقدر خوب که نمیشه دوسشون نداشت. وقتی به داخل خونه برگشتیم، به اتاقم رفتم تا لباسم رو عوض کنم.سايت همسريابي دوهمدم پشت سرم وارد شد و به سمت بخاری گوشه ی اتاق رفت و در حالیکه دستش رو گرم می کرد گفت: میدونی از وقتی که اومدی، Www 2tz ir خونه گرم تر از قبل شده؟

زیر چشمی بهش نگاه کردم وبا شیطنت گفتم: چرا دروغ میگی؟تو که داری با بخاری خودتو گرم می کنی. لبخند گرمی زد و گفت: جدی میگم، این خونه آرامش داشت و همه چیز سرجای خودش بود و یه سری قانون خشک و رسمی حاکم بود.

ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر خونه همه چیز رنگ دیگه ای به خودش گرفته

اما با اومدن تو به ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر خونه همه چیز رنگ دیگه ای به خودش گرفته.تو با خودت هیجان و خنده آوردی.وقتی می خندی انگار دنیا می خنده، تو باعث شدی ورود ب سایت همسریابی دوهمدم من از سکوت در بیاد و تو جمع صمیمی ماها شرکت کنه.من این خوشبختی رو مدیون توام. مریض هاش سفارش می کنه که بخندین و شاد باشین، از تنها بودن فرار کنین و از این جور حرفا اما خودش با خنده حرف میزد اما نه با ما، با مریض هاش.

انقدر با بیمارای افسرده حرف زده که خودش هم افسرده شده، اون به همه ی یعنی ورود ب سایت همسریابی دوهمدم باهاتون حرف نمیزد؟ قهره.ممنونم که مادرمو خندوندی.ما با ورود ب سایت همسریابی دوهمدم غریبه نیستیم اما هیجانی هم ازش ندیدیم.

بچگی های منو Www 2tz ir که با شمسی خانم گذشت، چون اون موقع مامان دانشجو بود، ما عمال زیر نظر شمسی بزرگ وقتی بچه هم بودین همین جوری بود؟ شدیم. وقتی امروز اومد تو حیاط و از خودش و تنهایی ش دل کند تازه فهمیدم که چقدر دوسِت دارم... خندیدم و با ناز گفتم: مطمئنم هر وقت برف ببینی، یاد من می افتی...  آره، یاد تو و خنده های قشنگت. برفا آب شده بود اما هنوز هوا سرد بود.

تو یه روز سرد اسفند که ماه تولد عزیزترین کسم بود، بعد از ظهر وقتی که کالسم تموم شد به محوطه اومدم و با میثاق روبرو شدم.شانس آوردم که سايت همسريابي دوهمدم همراهم نبود وگرنه سايت همسريابي دوهمدم می دونست چه اتفاقی می افتاد. کت اسپرت قهوه ای پوشیده بود و با شلوار مشکی.شال مشکی رنگی هم دور گردنش گذاشته بود.با دیدنش لبخندی ساختگی زدم و به سمتش رفتم. صورتش که از شدت سرما قرمز شده بود، از هم شکفت و لبخندی تحویلم داد و گفت: سالم خانم قوانین سایت همسریابی دوهمدم..  علیک سالم، چه عجب ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر باالخره یادت اومد که خواهری هم داری. 

مطالب مشابه