![آدرس سایت صیغه کردن زن آدرس سایت صیغه کردن زن](posts/2021/10/27/amj0wwpo3okzx1ftaegt5n8ml2cs7kuqqcvxzvb9.jpg)
من همینطوری ننشستم که توبیای.بیشتر از تو نگران بودم اما فکر کنم رفته کرمانشاه.پیش خونوادش. سایت صیغه کردن زن خواهرش که نبود.خونه دوستش زهرا نبود. دانشگاه نبود. ..خونه تو ام نبود. دلم گرفت راست میگفت یافتن همسر صیغه ای جایی جز اینجاها نداشت.مطمئنم کرمانشاهم نرفته. پاشو دیگه دیر شد من پایین منتظرتم. به اجبار پا شدمو رفتم دستشویی. و اماده شدم یه پیرهن مشکی کت شلوار مشکی کراوات آبی.
فهمیدم سایت معرفی خانم برای صیغه موقت داره ازم دور میشه
از شبی که فهمیدم سایت معرفی خانم برای صیغه موقت داره ازم دور میشه شب آخری که کره بودیم فقط پیرهن مشکی تنم میکردم. دیشب بعداز اومدنم ساعت چهار خوابیدم. چشمام پف کرده بود واسه همین عینکم زدم.کیفمو برداشتم ورفتم پایین همه داشتن صبحونه میخوردن. احسانم کنارشون بود. خیلی سرد گفتم سلام صبح بخیر.احسان پاشو بریم. مامان: پسرم بیا صبحونه. آذین: مامان عزیز من این گل پسر تو کی صبحونه خورده که حالابار دومش باشه؟
سرمو برگردوندم چیزی بگم به آذین که لیوان آب پرتغال دستشو دیدم. یافتن همسر صیغه ای همیشه بهم آب پرتغال و حتما میداد.
یافتن همسر صیغه ای لیوان آب پرتغالو گرفته بود دستش و جرات نداشت بگه بخور.
یاد اون روزی افتادم که عجله داشتمو میخواستم برم شرکت عصبی بودم و یافتن همسر صیغه ای لیوان آب پرتغالو گرفته بود دستش و جرات نداشت بگه بخور. کمکم کن صیغه یابی هلو رو پیدا کنم. سوار که شدم احسان هم پشت سرم سوار شد. چیزی نگفتم فقط سکوت بود تو ماشین.
گوشی احسان زنگ خورد به طرز مشکوکی تماسو رد کرد. هه حتما داداش کوچیکه عاشق شده.و نمیخواد ما بدونیم چیزی نگفتم بزار هروقت راحت بود میگه.. .. امروز زیاد تو شرکت نموندم خیلی گشتم اما خبری از آنی نبود. خیلی دلم گرفته بود. بعد از اون همه گشتن رفتم سایت صیغه کردن زن خودم. در سایت صیغه کردن زن نه رو باز کردم غرق شده بود تو تاریکی. کلیدو زدم دلی که خودش داغونه از این داغون ترم میشه؟
آره همین واسه دلم کافی بود. خیلی دیر به خودش اومد... ولی طاقتش کمه خیلی کم... آروم. ..آروم میرفتم سمت اتاقم. اما نصفه راه برگشتم تشنه ام بود.. رفتم سمت آشپز سایت صیغه کردن زن. و... سایت معرفی خانم برای صیغه موقت رو همه جا میدیدم پای گاز نشستنش رو صندلی کنار اپن و خوردن شکلاتاش. ای شیرین منه دیگه دوییدنش دنبالم واسه خوردن صبحونه...