ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مجید
مجید
44 ساله از ورامین
تصویر پروفایل مانا
مانا
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل نسترن
نسترن
40 ساله از مشهد
تصویر پروفایل احسان
احسان
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل امیر عباس
امیر عباس
39 ساله از اراک
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
34 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیرحسین
امیرحسین
28 ساله از ورامین
تصویر پروفایل آدونا
آدونا
39 ساله از بروجرد
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
37 ساله از بوشهر
تصویر پروفایل نسترن
نسترن
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل شیما
شیما
39 ساله از شیراز

بهترین سایت همسریابی کدام است؟

بهترین سایت همسریابی در ایران با دیدن من دستم رو گرفت و به سمت مهمونا برد و با صدای بلند گفت: بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم آقایون.این شما و این هم هستی

بهترین سایت همسریابی کدام است؟ - همسریابی


تصویر بهترین سایت همسریابی

 گفت: بهت میاد... به تو هم میاد. خندید و گفت: تا بهترین سایت همسریابی این کارو نکرده بودم، فقط به خاطر تو... اگه خوشت نمیاد، اگه دوسش نداری میتونی درش بیاری. چاره چیه، این طنابیه که تو انداختی گردنم، با همین طنابت هم میخوام برم ته چاه. کتش رو برداشت وجلوی آینه ایستاد و در حالیکه کتش رو تنش می کرد با خنده گفت: خیلی هم بد نیست ها.

چرا، حتی بابا و بهترین سایت همسریابی در ایران هم ازش استفاده می کنن.بابا یه کلکسیون از کراوات های رنگ و وارنگ داره منتها من خوشم هیچکس تو خانواده تون نمیزنه؟ نمیاد... بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم کتش رو پوشید، یه دل سیر نگاش کردم، خیلی خوش تیپ شده بود، بعد ازاینکه کلی جلوی من رژه رفت از اتاق خارج شد. موهامو شونه کردم و بستم.شال صورتی رنگی روی سرم انداختم و از اتاق بیرون اومدم. باورم نمی شد که تو این مدتی که تو سالن نبودم این همه مهمون اومده باشه. کلی دختر و پسر تو سالن جمع شده بودن.

صدای خنده ها و شوخی هاشون گوش فلک رو کر کرده بود. معلوم بود کبک همشون حسابی خروس میخونه که انقدر شاد بودن خبری از بزرگای فامیل نبود، به جز مهتاب جون بقیه همه جوونای همسن خودمون بودن. بهترین سایت همسریابی می گفت که یه عالمه دختر خاله و پسر خاله و... داره اما فکر نمی کردم این همه باشن.

بهترین سایت همسریابی در ایران با دیدن من دستم رو گرفت و به سمت مهمونا برد و با صدای بلند گفت: بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم آقایون.این شما و این هم هستی بهترین سایت همسریابی با عکس. همه با دیدن من جیغ و هورا کشیدن. پسرا شروع کردن به ترکوندن بادکنک ها. انقدر لحظات زود می گذشت که بهترین سایت همسریابی بین المللی متوجه ی گذر زمان نشدم.بعد شام، نوبت بریدن کیک و باز کردن کادوها بود.همه با صدای بلند از من می خواستن که دست بهترین سایت همسریابی دائم رو بگیرم تا باهم کیک رو ببریم.

از خجالت سرخ شده بودم، جرات این کارو تو جمع نداشتم، بهترین سایت همسریابی که متوجه ی شرم من شده بود، خودش با دست راستش دستم رو گرفت و چاقو رو توی دستم گذاشت... همه با این کار بهترین سایت همسریابی در ایران جیغ کشیدن.

بهترین سایت همسریابی انلاین بود بلند گفت

یکی از پسرای شیطون جمع که پسرعموی بهترین سایت همسریابی انلاین بود بلند گفت: تو به چه حقی دست دختر مردمو می گیری مرد حسابی؟ همه به خنده افتادن.فرزین با خنده گفت: راست میگه بهترین سایت همسریابی ازدواج دائم یه کاری کن همه بفهمن دختر مردم نامزدته... انگار تمام برنامه هاشون از قبل پیش بینی شده بود آخه همه با هم هماهنگ بودن. صدای کف زدن و شمارش بچه ها میومد.

بهترین سایت همسریابی رایگان جعبه هارو ازش گرفت

بهترین سایت همسریابی دائم دستم رو ول کرد و از تو جیبش دوتا جعبه درآورد.تازه دوزاریم افتاده بود که قضیه چیه. بهترین سایت همسریابی رایگان جعبه هارو ازش گرفت و باز کرد.باورم نمیشد.همون حلقه هایی که می خواستم.حلقه ای که حرف اچ روش کنده شده بود رو به سمت من گرفت. نگاهی به حلقه ها کردم و نگاهی به چشمای منتظر و خوشحال بهترین سایت همسریابی با عکس حلقه رو برداشتم و تو انگشت دست چپ بهترین سایت همسریابی در ایران انداختم. با این کار من سالن منفجر شد.یهو کلی فشفشه روشن شد و فضای اونجا رو روشن تر کرد.بهترین سایت همسریابی هم حلقه ای رو که حرف اف روش نوشته شده بود رو به دست من انداخت. لبخندی زد و رو به جمع گفت: دیگه مشکلی ندارین؟حاال میتونم دستشو بگیرم؟ همه بلند بله گفتن.بهترین سایت همسریابی انلاین هم دوباره چاقورو به دستم داد و با هم کیک رو بریدیم.

مطالب مشابه