صدای داد زری چون سوت قطاری که با شتاب عبور میکند پرده برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون را میلرزاند اما اثرش روی قلبم ماند. انگار آن قطار دقیقا از وسط قلبم میگذشت. رفته خونه مادرش، شبهای توی کارگاه میخوابه، صد بار به موبایلش زنگ زدم دیگه هوی با توام؟ میشنوی؟ برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی لعنتت کنه برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی در ایران!
گند زدی به زندگیم، امیر قهر کرده جوابم رو نمیده... به سختی از هم باز شد گناه من چیه؟ چرا همه تون حق زندگی دارید، به جز من؟ مگه من آدم نیستم؟ برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی در ایران که نکردم زنش شدم! هین بلندی کشید. برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی مرگم بده، چقدر تو پررویی برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون چقدر؟ خبر مرگت میخواستی شوهر کنی خب مگه آدم قحط بود صاف رفتی سراغ برنامه دوستیابی میچا فکر دوتا بچه بدبخت من رو نکردی؟
مثل برنامه جدید دوست یابی خار راه گلویم را خراش میداد
فکر آبروی بابای بدبختت رو نکردی؟ دلم میخواست فریاد بزنم"همیشه فکر شما را کردم که حق زندگی را از خودم گرفتم" اما صدایم در گلو شکست. بغض مثل برنامه جدید دوست یابی خار راه گلویم را خراش میداد. -مگه بی آبرویی کردم؟ عاشقش بودم گناه کردم؟ تو دیگه چرا این حرف رو میزنی زری؟ صدایش هرلحظه میرفت. مثل اینکه نمیتوانست بر خشمش غلبه کند آخ برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون آخ! برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی تو رو به خاک سیاه بشونه که در به درم کردی، مامان برام رو میگیرن اونوقت تو حرف از عشق میزنی؟
مرده شور اون عشقت رو ببرن. شاید حق با زری بود. راست میگفت عشق برای من همیشه بوده و من دانسته دست به سوی میوه ممنوعه دراز کرده بودم.
زبانهای برنامه دوستیابی میچا تمامی نداشت
نیش زبانهای برنامه دوستیابی میچا تمامی نداشت اما زیر جمله آخرش شکستم. آن چنان که صدای خرد شدن غرور و قلبم را هم زمان باهم شنیدم. کوچیکتره، مجرده، درس خونده ست، همه چی تمومه، برنامه جدید دوست یابی عاشقش نشدی، تو برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون مرگت میخواستی عاشق بشی چرا عاشق یکی عین خودت نشدی؟
مانی از تو یه لقمه چرب و نرم بودی، خیال کردی ننهش میذاره تو رو با دوتا کره بگیره ؟ خودت رو گول نزن آخه مگه خر برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی گرفته که با تو ازدواج کنه؟ تو رو واسه تفریح و سرگرمیش میخواسته بدبخت، وگرنه کو؟ کجاست این آقای عاشق پیشه؟ چرا سراغت نیومد؟ چرا ننهش رو ول نکرد بیاد برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی در ایران گوشی تلفن در دستم شل شد. فریاد زدم: برو صیغه رو فسخ کن. همه چی تموم بشه بره، اینا هیچی حالیشون نیست نذار اینبدبخت من واسه خودت میگم، خبر برنامه دوستیابی میچا مثل بچه آدم سرت رو بنداز پایین بیاخفه شو زری!
مانی دوستم داره، شماها مجبورش کردید که من رو بذاره و بره... دو روزی که برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون اینجاست شر به پا بشه... شر به پا شود، برنامه جدید دوست یابی همه دنیا مقابلم بایستند، مگر مهم است؟
مانی اگر دوستم نداشت، اگر این حرفها ر ا باور داشت، چرا خودش را از من پنهان میکرد؟ چرا یک پیام کوتاه هم در تمام این ده روز از او نداشتم؟ صدای آشنا و خشنی از پشت گوشی تنم را لرزاند. -عفریته میدونستم تو نمیتونی عین آدم زندگی کنی، به برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی این دفعه دیگه میکشمت توله مار! خنده عصبی بلندی سر دادم. دو سال بود که دیگر حتی صدای برنامه دوستیابی میچا را هم نشنیده بودم. میای خوب صدات دورگه میشه پس چرا ژاپن بودیم عین برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی در ایران مادر زاد صدات دربپا از پشت تلفن نجس نشی خان داداش! چیه باز صدات رو کشیدی سرت؟ ایران نمیاومد؟ همین یک جمله کافی بود تا انبار منفجر شود.