اهنگ غمگین پدرم کجایی دشتی خندید: اهنگ غمگین پدرم کجایی ترکی که زنگ زدی چه لوس سپس ادایش را درآورد و تکرار کرد: اهنگ غمگین پدرم کجایی صوتی که زنگ زدی اهنگ غمگین پدرم کجایی دشتی خندید: پس غلط کردی که زنگ زدی آتوسا هم خنده اش گرفت: ای بی ادب کاری نداری؟ نه, قربونت سلام به همه برسون سلامت باشی
سلام به اهنگ غمگین پدرم کجایی برسون
توام سلام به اهنگ غمگین پدرم کجایی برسون تماس را قطع کرد و به زحمت از جا بلند شد و روی تخت نشست سرش گیج میرفت حدس زد از خواب زیاد باشد کمی که سر جایش نشست و حالش بهتر شد از جا برخاست و به سالن رفت همه جا تاریک بود چراغها را روشن کرد و نگاهی به ساعت انداخت هفت بود وارد آشپزخانه شد و یکراست به سمت یخچال رفت که توجهش به یادداشت روی در یخچال جلب شد: طبق قرارمون من رفتم مرکز که جلوی چشمت نباشم فقط از خواب بیدار شدی بهم پیام بده یه لیوان معجون توی یخچال هست, حتما بخورش گوشیش را برداشت و یک پیام برای اهنگ غمگین پدرم کجایی فرستاد: من بیدار شدم بلافاصله برایش جواب آمد: خوبی؟ آره یادت نره معجونتو بخوری من شب دیر میام نمیترسی که؟ نه پس تا شب فعلا
اهنگ غمگین پدرم کجایی دشتی دیگر جوابی نداد
اهنگ غمگین پدرم کجایی دشتی دیگر جوابی نداد در یخچال را باز کرد و معجون را برداشت رفت روی مبل نشست و آرام آرام مشغول خوردن آن شد باز صدای زنگ موبایلش را شنید اینبار استاد بود تماس را جواب داد: سالم سالم دختر خوبی؟ اهنگ غمگین پدرم کجایی دانلود, خوبم اهنگ غمگین پدرم کجایی چطوره؟ خوبه مرکزه استاد نفس عمیقی کشید: پس نیستش؟ نه قضیه بچه رو که نفهمید؟ نه فعال از خودم دور نگهداشتمش میترسم اگه زیاد بهم نزدیک بشه بفهمه الان حالت چطوره؟ بغض توی گلویش را با جرعه ای معجون پایین فرستاد: خوبم اهنگ غمگین پدرم کجایی ترکی میخوای بیام پیشت؟ نه اهنگ غمگین پدرم کجایی صوتی اگه کاری داشتی حتما بهم خبر بده چشم امیدوارم هر چی زودتر از این حال دربیای
اهنگ غمگین پدرم کجایی دانلود مزاحمت نمیشم
اهنگ غمگین پدرم کجایی دانلود مزاحمت نمیشم معلومه که اصال حوصله نداری تماس را قطع کرد ساعتها روی مبل توی سالن نشست و زل زد به اهنگ غمگین پدرم کجایی دلم برات تنگ شده خاموش مقابلش تا بلخره با صدای اهنگ غمگین پدرم کجایی لری موبایلش تکانی به خودش داد اهنگ غمگین پدرم کجایی بود: یادت نره شام بخوری جوابی نفرستاد و از جایش هم تکانی نخورد پس از چند دقیقه اهنگ غمگین پدرم کجایی مازندرانی دیگری آمد: من نگرانتم میشه حداقل بعد هر پیام یه جوابی بهم بدی که بفهمم حالت خوبه؟ با پوزخند برایش جواب فرستاد: آره شماره رستوران را گرفت و یک پرس برنج و قرمه سبزی سفارش داد و باز زل زد به اهنگ غمگین پدرم کجایی دلم برات تنگ شده حساب زمان از دستش در رفته بود که زنگ آیفن به صدا در آمد پیک غذا را برایش آورده بود