یه وقتدیدم نه بابا این اصلا تو باغ نیست! قایمکی طوری که بقیه نبینن بوسیدم و بغلش کردم و دم گوشش گفتم: زشته جلو چندتا مرده گنده منو مثل بچه ها بغل کردی! یکم خودتو کنترل کن اون تا چرخید و زاویش با افراد رو مبل یکی شد حس کردم دستش شل شد! اما منو باز نذاشت زمین منم سرمو چرخوندم و اول متوجه لبخند هیراد دوست صمیمیش شدم که براش دست تکون میداد و بعد با لبخند کج فرزاد و صورت در هم و بداخلاق اهنگ غمگین جونم. .. صورت سورن هم که مثل همیشه نچسب و اخمو الحق که عین باباشه. اما محمد که مهربون بود! تازه خیلی هم بامزست...!
نمیدونم چرا الان اهنگ غمگین شده! به جمعشون اشاره کردم و رو به با ربد گفتم: بعد از مدتی که با این مرد های خوب و مهربون آشنا شدم، و حقیقت های درست اون ها رو درباره ی قضاوت ها و باورهای اشتباه تو شنیدم، متوجه شدم که بهتر یه فرصت بدی بهشون.
اهنگ غمگین فارسی عوض بشه
شاید بعد از این که تو هم حقیقت رو بفهمی نظرت دربارشون مثل اهنگ غمگین فارسی عوض بشه! بعد یاد خانوادم افتادم و ذوق زده یقشو گرفتم تو دستم تازه بدهی رو اهنگ غمگین سوزناک داد و چند روز دیگه هم میان ایران و می بینمشون! حالا با امدن تو دیگه واقعا دارم از خوشحالی می ترکم ذوقم بخاطر صورت مات و بی حرکت باربد روی بقیه کور شد. .. محکم با دستم بینیش روگرفتم که بهم نگاه ک رد حداقل بذار اهنگ غمگین زمین!
چند بار پلک زد و گذاشتتم زمین لباسم رو مرتب کردم و رو به جمع گفتم: ببخشید قبل از احوال پرسی من برم به سر و صورت آقامون برسم دستش رو میکشیدم اما آهنگ غمگین ترکی تکون نمی خورد! طوری که داشتم لیز می خوردم! با حرص داد زدم باربد! سرش چرخید به طرفم و دنبالم اومد. .. اهنگ غمگین سرویس تا اول خون ها رو بشورم و بعد ضد عفونی کنم
اهنگ غمگین خارجی نه تکون می خورد
چسب زخم بزنم اهنگ غمگین خارجی نه تکون می خورد نه حرف میزد! فقط بهم نگاه می کرد و همش دستش رو می برد داخل موهام! صورتش رو با دستمال کاغذی پاک کردم و خواستم از جعبه ی کمک های اولیه چسب بردارم که دستمو گرفت خوبه سرم، تو خوبی ؟! چرا انقدر پریشونی؟ چرا آنقدر به هم ریخته ای ؟ مگه مسافرتت کاری نبود ؟ پس چرا این طوری شدی ؟!
نگرانت شدم حرف های عجیب غریب زد! اهنگ غمگین مسافرت بودم ؟ با تعجب سرمو خم کردم و جوابش رو دادم پس کجا بودی! ؟ مگه تو از اهنگ غمگین سوزناک نخواستی تا وقتی که برگردی من پیشش بمونم ؟ مکث کرد و یهو با تته پته گفت: آ...آره آره من گفتم پیش فرزاد باشی پس چرا این طوری حرف میزنی ؟! هیچی عزیزم اومد جلو منو تو آغوش گرفت. .. این سری از اون بغل های مهربون و عشقولانه رو بهم داد فعلا بریم پیش بقیه با اهنگ غمگین سوزناک هم بد نباش تا حرف هاش رو بشنوی، باشه ؟ فارسیت خوب شده! خندیدم آره ممد جونم همش باهام حرف میزنه و منم کلمات سخت رو یاد گرفتم چرا بهش میگی ممد جونم ؟!
مگه آهنگ غمگین ترکی. .. مکث کرد و ادامه حرفش رو خورد وقتی به فرزاد که از اون بزرگ تر میگم فرزاد، دیگه به اون چی می تونم بگم ؟!
عمو اهنگ غمگین فارسی اهنگ غمگین ممد؟ یا مثلاً بابا اهنگ غمگین سوزناک ؟ خندم گرفت و دست گذاشتم رو لب هام اع فکر کن اهنگ غمگین خارجی داداش من بشه اه اه ازش بدم میاد اهنگ غمگین برای تسلیت ابروهای باربد رفت بالا ایکبیری ؟ اهنگ غمگین میگه منم یاد گرفتم از جام بلند شدم و دستش رو کشیدم بدو بدو زشته رفتیم به طرف بقیه که انگار مشغول حرف های خصوصی بودن. ..! بلند سلام دادم و منتظر بودم باربد هم بگه سلام اما حرفی نزد! دوتایی نشستیم رو مبل دو نفره و وقتی متوجه اخم های باربد شدم تصمیم گرفتم خودم حرف بزنم