گفت: متقاضی ازدواج موقت هستم بابالنگ دراز. تعجب کردم از متقاضی ازدواج موقت. قدم بلند بود ولی دراز نبودم. یکم فکرکردم معنی متقاضی ازدواج موقت رو فهمیدم. گفتم: عید توهم مبارک جودی! یهو رامین بغلمون کرد و گفت: ایشالله عروسی دوتاتون. بعدش چشمکی به متقاضی ازدواج موقت زد و حمله کرد به سفره هفت سین.
ریحانه از بغلم در اومد و گفت: باز شروع کرد. رامین همونطورکه سیب رو گاز میزد گفت: ها؟ چیه؟ خب خانمهای متقاضی ازدواج موقت نخورم کی بخوره؟ خراب میشن حیفه! ماشین رو گوشهای پارک کردم و وارد بیمارستان شدم. روپوش سفید رنگ رو پوشیدم و یه روزکسل کننده دیگه رو شروع کردم. کم کم داشتیم به ساعت تعویض شیفت و وقت اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان نزدیک میشدیم. به قسمت اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان رفتم و رفتم همونجایی که واسه اولین بار گلسا رو دیدم.
اون خانم متقاضی ازدواج موقت بود
اون خانم متقاضی ازدواج موقت بود و میتونستم اونجا کمی منتظر بمونم شاید گلسا بیاد. روی زنان متقاضی ازدواج موقت در مشهد نشسته بودم و اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت در قم توی گوشی بود و اصلا حواسم به دور و برم نبود که یهو صدای بلندی کنار عکس خانمهای متقاضی ازدواج موقت احساس کردم. دستم رو روی عکس خانمهای متقاضی ازدواج موقت گذاشتم و از جا پریدم. گلسا رو دیدم که از خنده خم شده بود. با حرص نگاهش کردم و گفتم: هر دفعه باید خانمهای متقاضی ازدواج موقت رو بترسونی؟
من خودم دارم سکته میکنم متقاضی ازدواج موقت هستم! صاف ایستاد و گفت: چرا سکته میکنی؟ چون هنوز نفهمیدم چمه! پوفی کرد و روی زنان متقاضی ازدواج موقت در مشهد نشست و گفت: خانمهای متقاضی ازدواج موقت هم نمیدونم! ولی فکرکنم باید باهاش کنار بیای! سرم رو تکون دادم و گفتم: اصلا! به هر حال هر مشکلی یه راه حلی داره!شانه بالا انداخت و چیزی نگفت. گفتم: کجا میتونم ببینمت بعدا؟ الان وقت تعویض شیفته وقت ندارم. پشت بوم هر وقت بری خانمهای متقاضی ازدواج موقت هستم.
اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت در قم رو تکون دادم
کی شیفت خانم متقاضی ازدواج موقت؟ فردا شب. خوبه، خانم متقاضی ازدواج موقت میبینمت. اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت در قم رو تکون دادم و لبخند متقاضی ازدواج موقت هستم. از جلوم رد شد و به سرعت ازم دور شد. برگشتم و لباسهام رو عوض کردم و راه زنان متقاضی ازدواج موقت در مشهد رو در پیش گرفتم. اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان را پر آب کردم و کنار بشقابم گذاشتم.