ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل سایه
سایه
22 ساله از تبریز
تصویر پروفایل علیرضا
علیرضا
32 ساله از شیراز
تصویر پروفایل فرهاد
فرهاد
56 ساله از تهران
تصویر پروفایل مرتضی
مرتضی
46 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد رضا
محمد رضا
32 ساله از بروجرد
تصویر پروفایل ملیسا
ملیسا
29 ساله از کرج
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل پگاه
پگاه
41 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل ابرام
ابرام
43 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل خلیل
خلیل
44 ساله از تبریز
تصویر پروفایل مریم
مریم
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل پانیذ
پانیذ
41 ساله از شمیرانات

از کجا زن صیغه پیدا کنیم؟

مقصد اولم ترکیه بود، بالاخره نمیشد که یهو پاریس برم! از کجا زن برای صیغه پیدا کنیم حتی به فکرش هم نمیرسید که من اون کلید رو هنوز داشته باشم و بدتر از اون

از کجا زن صیغه پیدا کنیم؟ - صیغه


چطور و از کجا زن صیغه پیدا کنیم

سریع سوار شدم و آدرس آژانس هواپیمایی رو که ازش بلیط گرفته بودم رو دادم. هنوز اینقدری ضعیف نشده بودم که عشقم رو، اورهان رو، دانیال رو ول کنم و برم! ر حدود چهلوپنج دقیقه بعد، به آژانس رسیدم و بعد از گرفتن بلیط و حساب کردنش، برگشتم و سوار ماشین شدم. مقصد اولم ترکیه بود، بالاخره نمیشد که یهو پاریس برم! از کجا زن برای صیغه پیدا کنیم حتی به فکرش هم نمیرسید که من اون کلید رو هنوز داشته باشم و بدتر از اون، از دستش همونجا فرارکنم!

هنوز چندساعت تا پروازم مونده بود و از کجا باید زن صیغه پیدا کنیم چه قدر خوشحال بودم بابت اینکه همه ی پس اندازهام رو با خودم آورده بودم. با رسیدن به ترکیه هم میتونستم باقی وسایلهام رو از خونه بردارم. قید درس خوندن رو زده بودم، قید دوستهام و از کجا زن صیغه پیدا کنیم رو هم همینطور! حس میکردم برای از کجا زن برای صیغه پیدا کنیم یه ُپل بودم، تا به خواسته هاش برسه؛ حس میکردم هنوز اونقدر نشناخته بودمش! 

کل وجودم پر از شک بود و از کجا باید زن صیغه پیدا کنیم هیچکاری برای آروم کردن خودم، نمیتونستم انجام بدم. تو کافه ی کوچیکی که داخل فرودگاه رود نشستم و گوشیم رو، روی حالت پرواز گذاشتم تا نفهمم کی زنگ میزنه و چیکار داره؟! یه قهوه ی اسپرسو سفارش دادم و تو آرامش، بین هیاهوی مردم فرودگاه، تلخ تلخ خوردمش!

کی به اینجا اسامی خانم های متقاضی ازدواج موقت مشهد بودم؟

کی به اینجا اسامی خانم های متقاضی ازدواج موقت مشهد بودم؟ کی اینقدر به اوج بدبختی اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت مشهد بودم؟ خانوادهای که از اولش هم برای من نبودن، کسی که حتی نمیدونستم واسه به دست آوردنم، چه چیزهایی نصیبش شده! نزدیکهای صبح بود که وقت سوار شدن و پروازم رسید! چون شب که رفتیم کلبه، ساعت نزدیکهای ده و سی بود.اینقدر گشنه بودم که حتی حس و حال غذا پختن هم نداشتم. سریع به رستورانی که دو خیابون بالاتر بود، زنگ زدم و سفارش دو ُپرس چلوکباب بناب ایرانی رو دادم! آخ که چه قدر گشنه بودم از کجا باید زن صیغه پیدا کنیم!

تا رسیدن غذا؛ لباسهام رو با لباس راحتی عوض کردم و چمدونم رو حاضر رو تخت انداختم. با شنیدن صدای در، پوفی کشیدم و در و باز کردم. بعداز پرداخت پولش به طرف آشپزخونه رفتم و دولپی به جون غذاها افتادم. با دیدن جای خالی از کجا زن صیغه پیدا کنیم، بغض کردم و چندقاشق باقی مونده رو ول کردم و با چشمهای اشک آلود آشپزخونه رو ترک کردم. با بغض، دونه به دونه از لباس هایی که لازمم میشد رو داخل چمدون گذاشتم. بیشتر لباسهام از از کجا زن صیغه پیدا کنیم بودن و این برام تجدید خاطرات بود! باقی وسایلم رو تو چمدون کوچیکتری گذاشتم و دو ست لباس برای پوشیدنم، بیرون گذاشتم. از شدت خستگی، روی تخت افتادم به شمار سه، به خواب رفتم.

آینده ی از کجا باید زن صیغه پیدا کنیم روهوا بود!

آینده ی از کجا باید زن صیغه پیدا کنیم روهوا بود! آینده ای که فکر میکردم تو این کشور برام ساخته میشه و میتونم باهاش به موفقیت برسم، داشت ذره ذره من رو آب میکرد! این جمله هی تو سرم تکرار میشد: «آدمیزاد اگه از فرداش خبر داشت، خیلی خوشبخت میشد»! ر با صدای کوبیدن در و صدای داد و بیداد، از خواب با هول بیدار شدم. این صدا، صدای از کجا زن صیغه پیدا کنیم بود! خیلی ترسیده بودم. درسته در رو قفل کرده بودم و کلید هم روش بود و نمیتونست در رو باز کنه؛ ولی ترس برم داشته بود. هول زده از چشمی نگاهی به بیرون انداختم؛ خودش بود! عصبی داشت به موهاش دست میکشید. نگاهی به ساعت انداختم که با دیدن عقربه هاش که ساعت سه بعد از ظهر رو نشون میداد، دوتا سکته رو رد کردم! چند ساعت دیگه پرواز داشتم و اگه از کجا زن برای صیغه پیدا کنیم میاومد داخل، پرواز بی پرواز!

مطالب مشابه