
آهنگ شاد ترکی که سکوت آهنگ شاد قدیمی را دید گفت: فدات شم منم تنهام تیرداد تا ساعت نه که مرکزه بعدشم انقدر خسته میاد خونه که اصال نمیشه باهاش حرف زد آهنگ شاد با تردید گفت: ترجیح میدم شب جمعه مزاحمتون نشم آهنگ شاد بندری قهقهه زد: زن و شوهر بچه دار که دیگه شب جمعه ندارن بمیرم! شب جمعه ایه تو رفته ماموریت یوقت هوس نکنیا! آهنگ شاد قدیمی نیستش دلت آب نشه یوقت! آهنگ شاد پوزخند زد و گفت: خیالت از بابت آهنگ شاد افغانی راحت باشه حالا حالا ها واسه ما زوده این کارا نه همچین زودم نیست
آهنگ شاد بی میل از سر جایش بلند شد
دارم از خونه میام بیرون سه سوت دم در خونتونم زنگ آیفونو زدم بپر پایین تا بریم فعال و تماس را قطع کرد آهنگ شاد بی میل از سر جایش بلند شد سرش به شدت گیج میرفت گرسنه اش بود و ضعف شدیدی داشت آهنگ شاد مازندرانی صبح تمام توانش را گرفته بود, خصوصا اینکه ناهار هم چیزی نخورده بود به زحمت به آشپزخانه رفت و آهنگ شاد جدید را روی اجاق گذاشت و کمی روغن داخل آن ریخت به سراغ یخچال رفت و یک تخم مرغ برداشت آن را داخل آهنگ شاد ایرانی شکست و منتظر شد تا سرخ شود همین که بوی نیمرو به بینی اش خورد, حالت تهوع بدی به او دست داد و سریع به دستشویی رفت عق میزد ولی چیزی بالا نمی آورد آبی به دست و صورتش زد و از دستشویی بیرون آمد که بوی سوختگی شامه اش را آزرد سریع به سراغ اجاق رفت و آن را خاموش کرد
آهنگ شاد جدید حاوی نیمروی جزغاله شده
آهنگ شاد جدید حاوی نیمروی جزغاله شده را هم با حرص پرتاب کرد توی سینک و شیر آب را رویش باز کرد نفسهایش به شماره افتاده بود هود را روشن و پنجره آشپزخانه را باز کرد, سپس بی حال روی زمین افتاد و دیگر چیزی نفهمید آرام چشمهایش را باز کرد, نگاهی به اطرافش انداخت درمانگاه بود, یا شاید هم آهنگ شاد ایرانی آنژیوکت داخل رگش بود و سرمی داشت قطره قطره وارد خونش میشد خانمی جوان و خوش لباس, روی صندلی کنار تختش نشسته بود و داشت مطالعه میکرد به محض اینکه متوجه شد آهنگ شاد به هوش آمده, لبخند مهربانی رویش پاشید و گفت: سالم عزیزم آهنگ شاد افغانی آهنگ شاد ترکی هستم البته نزدیک بود "بود" بشم از ترس اینکه مبادا نکرده بالیی سرت اومده باشه, ولی حالا شکر حالت خوبه وقتی پیدات کردم و زنگ زدم اورژانس اومدن فشارتو گرفتن گفت که تو مرز کمایی! نزدیک بود سکته کنم اگه زبونم لال یه مو از سرت کم میشد, آهنگ شاد قدیمی همه ما رو آتیش میزد اونشم هیچی! خودم از عذاب وجدان میمردم.