روی خط ازدواج موقت اینترنتی برعکس جایی که حکم عقد موقت در فضای مجازی و رویا بودند قدم میزد چشمانم را بستم و چند دقیقه ای به چشمانم استراحت دادم و زیر لب آهنگ ی را زمزمه کردم وقتی چشمانم را باز کردم هرچه اطراف را نگاه کردم او نبود و وقتی صدایش ر ا از صیغه و ازدواج موقت اینترنتی سرم شنیدم جا خوردم و به سمتش چرخیدم یکی از دو قوط ی نوشابه ای که دستش بود را سمت من گرفت با لبخند تشکر کردم و گفتم: چرا زحمت کشیدین؟
متن صیغه نامه موقت رفت از آن دور دیدم
شما مهمون ما هستین تنها سر ی تکان داد و روی تخت خودش نشست و نوشابه ی را متن صیغه نامه موقت رفت از آن دور دیدم که رویا و برایمان دست تکان دادند و به سمت مان آمدند آنها که به ما پیوستند شوخ ی و خنده را هم با خودشان آوردند و من نفس آسوده ای کشیدم که متن صیغه نامه موقت از آن بی حوصلگی درامده بود ازدواج موقت اینترنتی را برداشتم و آرام آرام تا خط ساحل جلو رفتم بادی که می وزید موهایم را در هوا پخش میکرد، دستم را روی کالهم گذاشتم و پاهایم را توی آب گرم دریا فرو بردم و صیغه و ازدواج موقت اینترنتی آب و شن های سفید، چشم نوازی میکردند دریای مدیترانه رنگ آب ی خاصی داشت.
جوری که آدم وسوسه میشد به میان آب برود من هم تا چشم باز کردم میان آب بودم و دامن لباسم روی اب شناور بود از همانجا کالهم را مانند توپ های بشقابی به ساحل پرت کردم، نفسم را نگه داشتم و به زیر آب لغز یدم.. . وقتی از زیر آب باال آمدم نفس عمیقی کشیدم، صیغه و ازدواج موقت اینترنتی خیس بودم و موهایم کف سرم چسبیده بود.. . از آب بیرون آمدم، با آن لباس ساحلی بلند که برای شنا دست و پا گیر بود نمیشد بیشتر ماند دستی به موهای خیسم کشیدم و سرم را در هوا چرخ دادم تا آب موهایم بچکد، از اینکه شبیه موش آب کشیده باشم بدم می امد.
صوت صیغه موقت مواجه شدم
سرم را که متن صیغه نامه موقت بردم با نگاه خیره ی صوت صیغه موقت مواجه شدم که از همان فاصله هم خیرگی اش هویدا بود با بی تفاوت ی دوباره موهایم را در هوا چرخ ی دادم و وقت ی دوباره سرم ازدواج موقت اینترنتی امد دیدم که خیرگی اش هنوز پا برجا بود و با اینکه می دید من شاهد خیرگی اش هستم باز هم دست بردار نبود همانطور روی تخت تاشو لم داده بود و مرا تماشا میکرد صیغه و ازدواج موقت اینترنتی را برداشتم و برای اینکه لباس خیسم زیر افتاب کمی خشک شود و کمتر به اندامم بچسبد در خط ساحل شروع به قدم زدن کردم و دیگر برنگشتم تا شاهد خیرگی جناب ساریخانی معروف باشم...
جلوی آینه به سرتاپای خودم نگاه ی انداختم دامن بلند و چین دار با گل های درشت زرد که در زمینه ی سرمه ای شناور بودند و تاپ نخ ی زیبایی به رنگ نارنج ی که یقه قایقی بود خم شدم از روی تختم ازدواج موقت اینترنتی حصیری بزرگ و لبه دارم را برداشتم روی موهای مواج و خرمایی ام گذاشتم.. . تیپی کامال شاد و اسپانیایی که من عاشقش بودم از اتاقم که بیرون آمدم صوت صیغه موقت توی راهرو ایستاده بود، سرش به سمتم چرخید و نگاهش روی تیپ معرکه ام نشست و همان موقع رویا و حکم عقد موقت در فضای مجازی از اتاقشان بیرون زدند و رویا با دیدن من جیغ خفیفی کشید و با ذوق گفت: وایییی چه خوشگل شدی هلن. .. مثل دختر اسپانیایی ها شدی خندیدم و متن صیغه نامه موقت که حاال دست به سینه و همراه با لبخند معنی داری نگاهم میکرد گفت: چهره ی هلن یه چهره ی ازدواج موقت اینترنتی شرقیه، با هیچ لباسی نمی تونید منکرش بشید بعدهم بدون اینکه منتظر جواب از جانب من یا رویا باشد