![آدرس ازدواج شیدایی آدرس ازدواج شیدایی](posts/2021/10/04/txnwiugepiommeh3ncozcvjyr1tf7y4h9rdpl6b2.jpg)
سلام داداشی سلام امیر. عسلم روتاب نشسته بود واسش دست تکون دادم. رفتم تو اتاق و روسریمو مرتب کردم بعدا از شستن دست و صورت گوشی و هندزفریمو برداشتم و رفتم تو حیاط هندزفریمو بر داشتم تنها شروع کردم به دوییدن وباید سنگ میشدم خیلی حرف بود واسه یه دختر سنگ شدن خیلی حرف بود که عشقتو ببینی با یکی دیگه.. با آهنگایی که گوش میدادم بیشتر دلم میگرفت.
داشتم پاهامو نیگاه میکروم سرم پایین بود و داشتم نگاه گوشیم میکردم و دنبال یه آهنگ بودم. که محکم خوردم به یکی وای. نه. .. این دیگه کی بود. نگاهمو گرفتم بالا کانال ازدواج شیدایی بود. داشت بهم میخندید. مبهوت خیره شدم تو صورتش به چال رو گونه اش لباسش.هه و اون دختری که کنارش بود. اینا هم میخواستن ورزش کنن اونم با اون دستی که از دست سایت ازدواج شیدایی گرفته. سلام آنا خوبی؟
نگاهی به سایت ازدواج شیدایی قزوین کردو گفت
سلام ممنون. از طرز نگاهم و لحنم جا خورد. دست دادم به شین. سلام عزیزم صبحت بخیر دیشب خوب خوابیدی؟ نگاهی به سایت ازدواج شیدایی قزوین کردو گفت مگه میشه سایت ازدواج شیدایی دائم باشه و من خوب نخوابم. خیلی خوبه تو و کانال ازدواج شیدایی خیلی به هم میایید. وای ممنون عزیزم.اینو همه میگن. سایت ازدواج شیدایی دائم چنان اخمش تو هم که با خودم گفتم الانه که ابرواش یکی بشه.
با اجازه من دیگه برم خلوت صبح تون به هم نزنم. و ازشون دور شدم.شیدایی ازدواج دائم یه گوشه داشت با گوشی حرف میزد از پشت درختا رفتم پشت سرش واستادم طوری که منو نبینه نشسته بود پای یه درختو بهش تکیه داده بود. الهی من فدای اون صدات بشم که بیدار میشی اینطوری میشه.. .. پاشو. ..بابا پاشو دلبری نکن... ای جونم خانمه خودمی دیگه.آفرین عشقم. اریا هم خوبه آنا هم خوبه.وا چرا حال منو نمیپرسی؟
واقعا آذین لیاقت شیدایی ازدواج موقت و داشت.
منم خوبم خوشگلم. واقعا آذین لیاقت شیدایی ازدواج موقت و داشت. عین درو تخته بودن. دلم هوس شیطنت کرد دوست داشتم سايت ازدواج شیدایی فکر کنه من بی اون باکی ندارم. از پشت سر چند بار گفتم. اوهوووم. ....اوهوم شیدایی ازدواج دائم هول شدو و با عجله گفت چیره ممنون عشق.. ببخشید آقای عشقی برسم ایران بهتو زنگ میزنم.. از این حرفش خندم گرفت. وای با صدای بلند خندیدمو آنا تویی. ای کوفت ای درد. و شروع کردو افتاد دنبالم. میخندیدمو فرار میکردم. آنا ینی بگیرمت آقای عشقی خوب بود احسی جون.و خندیدم. ازدواج شیدایی داشت چایی میریخت تو فلاکسا.
داد زدم امییر. امیر با حالت تعجب برگشت تازه متوجه شیدایی ازدواج موقت شد آنا چرا میدویی کمک ازدواج شیدایی کمک. هویی دیو سیاه. چیکارش داری. ازدواج شیدایی تو بحث خونوادگی مون دخالت نکن. وایییی امیر تورو کمک. شیدایی ازدواج دائم بیای سمت آجی آنا چای رو خالی میکنم روسرت. سایت ازدواج شیدایی فکر کرد امیر شوخی میکنه و اومد سمت من. ازدواج شیدایی دوتا لیوانو برداشت منم پشتش بودم. که شیدایی ازدواج موقت تسلیم شد. الان که هیچی ولی بعدا ب حسابت میرسم