ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل ندا
ندا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل آرام
آرام
39 ساله از شیراز
تصویر پروفایل فرنام
فرنام
45 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل اسماعیل
اسماعیل
34 ساله از تهران
تصویر پروفایل سامان
سامان
39 ساله از کرمان
تصویر پروفایل پریناز
پریناز
42 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیر حسین
امیر حسین
27 ساله از زاهدان
تصویر پروفایل عسل
عسل
25 ساله از ری
تصویر پروفایل ایلین
ایلین
27 ساله از مشهد
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
42 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل سما
سما
40 ساله از شیراز

ازدواج دانشجویی ایرانی

ازدواج دانشجویی سال اول اصال بیرون نمی رفتم چون قرار نبود ازدواج دانشجویی ۱۴۰۱ بمونم اینجا.. . فقط دانشگاه می رفتم.. . دانشگاه تهران می خوندم..

ازدواج دانشجویی ایرانی - ازدواج دانشجویی


ازدواج دانشجویی ایرانی با عکس

چطور عکسشو زدین به دیوار ؟... اونم تو ازدواج دانشجویی ؟... بیشتر خندید و من بیشتر تعجب کردم. از اینکه عکسی به این بزرگی، از یه شخصیت معروف رو دیوار خونه کسی باشه... اونم اینقدر جلوی چشم!!! عاطفه - آخه من و شوهرم هردومون عااااشششقشیممم.. . مخصوصا من.. . هر دومون زدیم زیر خنده. - جرئت داری اینو جلو شوهرت بگو.. . خندید و برام میوه گذاشت توی پیش دستی و گذاشت مقابلم. یکیشو برداشتم. - جدی میگم.. . شوهرت ناراحت نمیشه که این عکس این جاست ؟.. . باز خندید. ازدواج دانشجویی نه.. . چرا ناراحت شه ؟.. . شونه باال انداختم. چه با نمک!!!! به تیپ شوهر مذهبیش نمی خوره اینطور باشه!! شایدم مذهبی نیست ازدواج دانشجویی ۱۴۰۱! - راستی.. . این جا اذیت نمی شی ؟.. . دور از خانواده.. . از این شهر ؟

ازدواج دانشجویی مشهد راستش سال اولی که اومدم

ازدواج دانشجویی مشهد راستش سال اولی که اومدم اینجا نه.. . بهت که گفتم از عروسی پا شدیم اومدیم تهران ؟.. . سرمو به نشونه تائید تکون دادم. ازدواج دانشجویی سال اول اصال بیرون نمی رفتم چون قرار نبود ازدواج دانشجویی ۱۴۰۱ بمونم اینجا.. . فقط دانشگاه می رفتم.. . دانشگاه تهران می خوندم.. . بعدشم خب یه سری مسائل دیگه هم بود که وقت نمی کردم اذیت شم.. . و خندید. ازدواج دانشجویی مشهد سال دوم زندگیمم چون دیگه باید می شناختم شهر رو.. . یکم شلوغی و هوا و این جور مسائل اذیتم می کرد.. . ولی االن بازم نه.. . عادت کردم.. . - چرا قرار نبود بمونین ؟.. .

ازدواج دانشجویی ۱۴۰۲ من قرار بود برم شهرم.. . شوهرم بره سر خونه زندگیش.. . بلند خندید. عاطفه - حاال من تو همین مدت کوتاه فکر می کنم که ما چقدر شبیه همیم.. . برات که قصمو تعریف کنم می بینی که اونقدرام عجیب غریب نیستم.. . دنیا عجیب غریبه.. . با خودم گفتم شاید نمی خواد از زندگیش چیزی بهم بگه. به همین دلیل سوالی نکردم. - کار که نداشتی ؟.. . من مزاحمت شدم ؟.. . ازدواج دانشجویی ۱۴۰۲ نه این چه حرفیه آخه.. . از بیکاری می خواستم کیک فنجونی درست کنم.. . یکم بشینیم بعد با هم میریم سراغش.. . - چه خوب.. . میوه ام قطعه قطعه کردم و گذاشتم تو دهنم. - خواهر برادر داری ؟.. . ازدواج دانشجویی مشهد یه خواهر.. . یکم مکث کرد و حرفشو تصحیح کرد. ازدواج دانشجویی البته سه تا خواهر دارم.. . لبخندی زد و ادامه داد. عاطفه - راستش دوتا دختر دایی دارم.. . شیده و شیدا.. . دقیقن مثل خواهریم با هم.. . یه تیکه از میوه اش رو خورد. ازدواج دانشجویی چیست شیده بزرگتره و االن چند ماهه که نامزد کرده.. . شیدا ازم کوچکتره.. . آتنا هم راهنماییه.. .

ازدواج دانشجویی ۱۴۰۲ وای محدثه نمی دونی

در جوابش فقط به یه لبخند اکتفا کردم. ازدواج دانشجویی ۱۴۰۲ وای محدثه نمی دونی چقدر دلم براشون تنگ شده.. . چندین ماهه یه ثانیه هم ندیدمشون.. . چشماش پر شد. - عزیزم.. . یعنی هیچ دوست و آشنایی ندارین اینجا ؟.. . ازدواج دانشجویی دانشگاه تهران دوستای همسرم هستن.. . پسر داییم با خانوادش هم اینجان.. . منتها ازدواج دانشجویی چیست رفتن سفر.. . سفرشونم چند ماهه اس و حسابی دارم می پوسم.. . بشقابشو گذاشت روی میز. ازدواج دانشجویی مشهد پاشو بریم کیکمون رو درست کنیم.. . بلند شدم و با هم رفتیم آشپزخونه. - عیبی نداره.. . عوضش آقاتون هست.. . وجودش همه تنهاییاتو پر می کنه.. . مواد کیک رو دونه دونه می آورد و میذاشت روی میز غذاخوری تا دم دستش باشه.

مطالب مشابه