![ازدواج دائم و موقت ازدواج دائم و موقت](posts/2021/08/19/atqdraklq5svdmxecb0i7utnrosumnelpkpj4joy.jpg)
دلم می خواست قلبم را که موقع ازدواج دائم و موقت او ضربان میگرفت را از سینه در میاوردم و دور میانداختم! این حس را که بی اجازه وارد قلبم شده بود را نمیخوانستم، قلبی را که با آغوش باز از این حس ازدواج دائم و موقت چیست کرده بود را هم نمیخواستم...
تفاوت ازدواج دائم و موقت در چیست باز هم گاز دادم
نمیخواهم را فریاد کشیدم و دستم را روی فرمان کوبیدم و پایم را روی پدال گاز فشردم و صدای عوض شدن دنده را شنیدم و تفاوت ازدواج دائم و موقت در چیست باز هم گاز دادم و صدای اخطار کیلومتر هم بلند شد و من صدای پخش را باال تر بردم تا صدایش را نشنوم و رانندگی کردم و تفاوت ازدواج دائم و موقت کردم و رانندگی کردم تا حرصم بخوابد و قطعا تا هفته ی دیگرچند پیام جر یمه برایم میامد چون از زیر تمام دوربین های تخلف رانندگی بی توجه رد شده بودم ازدواج دائم و موقت در بین آنهایی که منتظر مسافرانشان بودند مورات را دیدم برایش دست تکان دادم و او نگاهش به تفاوت ازدواج دائم و موقت در چیست افتاد و لبخند زد بغلش کردم و او گونه ام را بوسید.
دفتر ازدواج دائم و موقت واقعا او را دوست داشتم
و پشت سر هم با لهجه ی ترک ی استانبولی غلیظ خوشحالی اش را ابراز میکرد، دفتر ازدواج دائم و موقت واقعا او را دوست داشتم دوست واقعی که می گفتند تنها او بود و بس، بی هیچ چشم داشت، هیچ واسطه ازدواج دائم و موقت چیست وحتی با ملیت و رگ ریشه ای دیگر...
چمدانم را با یک دست بلند کرد ودست دیگرش را پشت کمرم گذاشت و به سمت پارکینگ ر فتیم، در ماشین کروک اش نشستیم ووقت ی توی بزرگراه افتادیم سرعت گرفت و موهایم در هوا پخش شد و من به سخت ی جمع شان کردم با گیره بستم ولی باز هم بی فایده بود و هرازگاهی یک دسته از آن گریزی میزد و در هوا بازی میکرد، ازدواج دائم و موقت چیست شده بودم و مورات خنده اش گرفته بود به ازدواج دائم و موقت گفتم: چیه این ماشینای بدون سقف؟ فقط به درد شما مردا میخور دست ی به موهای کوتاهش کشید.
چشمک لج دراری زد و دفتر ازدواج دائم و موقت گفتم: بدجنس وقتی جلوی هتل نگه داشت به سمتم چرخید و گفت: این بار هم افتخار ندادی بیای خونه ام ممنونم دلم نمی خواد مزاحمت بشم با انگشت اشاره به میان پیشانی ام زد و به فارسی گفت: خودت خری بابت لهجه افتضاحش به خنده افتادم و او به زبان خودش گفت: تعصب و شرم و حیا نمی ذاره بیای خونم دختر ایرونی باز هم خندیدم، او مرا می شناخت و این حاصل یک دوست ی شش ساله بود از ماشین پیاده شدم و او ساکم را از صندوق برداشت جلوی پایم گذاشت.
و گفت: شب میام تفاوت ازدواج دائم و موقت سر ی تکان دادم و او گفت: عیبی نداره زودتر بیام دنبالت پشت صحنه یکم کمک مون کنی ؟ اگه نخوای لباس تنم کنی باشه توی چشمانم دقیق شد و گفت: تفاوت ازدواج دائم و موقت در چیست کاری نمیکنم که تو ناراحت بشی ولی ازدواج دائم و موقت یه روز می فهمم چرا یهو از این کار انصراف دادی باز هم به خنده ردش کردم و او با همان قیافه جدی سوار سایت ازدواج دائم و موقت شد رفت وخنده مسخره ام از روی لبم محو شد یکی از تفاوت ازدواج دائم و موقت به سراغم امد و چمدانم را تا الب ی حمل کرد چهار ازدواج دائم و موقت چیست پیش برای بار دوم با مورات قرارداد بسته بودم مهمانی اختتامیه شو بهاره اش بود