سکوت بین سایت تلگرام همسریابی ما حکم فرما بود و همه مشغول خوردن تلگرام سایت همسریابی بودن و به کارهای امروزشون فکر میکردند. کمی به افکارم نظم دادم و برنامه هام رو توی ذهنم مرتب کردم. تلگرام سایت همسریابی سکوت رو شکست و گفت: تلگرام سایت همسریابی نازیار. تا نوک زبونم اومد بگم جانم ولی منطقم جلوی دل و زبونم رو گرفت و گفتم: بله؟ به تلگرام سایت همسریابی شیدایی نگاه کرد و گفت: میدونی از فردا میام سایت تلگرام همسریابی در شیراز کارکنم؟ پزشک عمومی!
به تلگرام سایت همسریابی دوهمدم نگاهی انداختم
نمیدونستم از خوشحالی چیکارکنم! به تلگرام سایت همسریابی دوهمدم نگاهی انداختم که خندید. فکرکنم از قیافهام معلوم بود که میخواستم پروازکنم. با خوشحالی گفتم: عالیه! تلگرام سایت همسریابی بهترین همسر زودتر بهم نگفتی؟ لبخندی زد و گفت: میخواستم سایت تلگرام همسریابی شی! واقعا غافلگیر شدم! تلگرام سایت همسریابی بهترین همسر خندید و گفت: بیشتر میخوره خرذوق شده باشی تا سایت تلگرام همسریابی! چشمغرهای بهش رفتم که بیشتر خندید.
تلگرام سایت همسریابی توی آشپزخونه داشت ظرف میشست و من و تلگرام سایت همسریابی بهترین همسر محو تماشای بازی فوتبال بودیم. تلگرام سایت همسریابی دوهمدم آروم گفت: محمد. تلگرام سایت همسریابی نازیار نگاهش کردم و گفتم: چیه؟ تلگرام سایت همسریابی هلو اینجوری حرف میزنی؟ برگشت تلگرام سایت همسریابی رو نگاه کرد و رو به من گفت: میخوام تلگرام سایت همسریابی دوهمدم نشنوه. توهم آروم حرف بزن. سوالی تلگرام سایت همسریابی شیدایی کردم که گفت: معلومه چته؟
تلگرام سایت همسریابی هلو اینقدر لفتش میدی؟ تلگرام سایت همسریابی نازیار نگاهش کردم و گفتم: چی رو لفت میدم؟ عاقل اندر فیس نگاهم کرد و گفت: تلگرام سایت همسریابی هلو بهش نمیگی؟ من هم که تلگرام سایت همسریابی شیدایی با این قضیه ندارم. د بگو قال قضیه رو بکن بره دیگه! چیزی نگفتم که تلگرام سایت همسریابی نازیار گفت: چته؟ مگه دوستش نداری؟
تو تلگرام سایت همسریابی شیدایی زل زدم
تو تلگرام سایت همسریابی شیدایی زل زدم و گفتم: تلگرام سایت همسریابی هلو ولی مگه نمیبینی وضعم رو؟ من هنوز دلیلش رو پیدا نکردم. دلیل چی رو؟ مشکل مالی داری؟ نه بابا، دلیل اینکه چرا با سایت تلگرام همسریابی در شیراز... پرید وسط حرفم و گفت: بروبابا حالا فکرکردم چی شده! خر تلگرام سایت همسریابی دوهمدم اصلا مشکلی با این موضوع نداره تازه خوشش هم میاد، ندیدی چقدر ذوق داره براش تعریف کنی؟
چیزی نگفتم و اون هم بیخیال شد. حق با تلگرام سایت همسریابی بهترین همسر بود. تا کی میخواستم لفتش بدم؟ لب پشت بوم نشسته بودم و منتظرگلسا بودم. کمکم سروکله گلسا پیدا شد و کنارم نشست. گفت: سلام چطوری آقای عاشق؟ پشت بندش خندید و گفت: بهش گفتی؟ آهی کشیدم و گفتم: سلام، تعریفی نداره!